کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جفلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جفلة
معنی
شانه خالي کردن , بخود پيچيدن , دريع داشتن , مضايقه کردن , مضايقه , امساک
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جفلة
لغتنامه دهخدا
جفلة. [ ج َ ف َ ل َ ] (ع اِ) قد. بالا. قامت . || چوبی که بدان قد را اندازه گیرند. (دزی ). || ج ِ جافل .
-
جفلة
لغتنامه دهخدا
جفلة. [ ج َ ل َ ] (ع اِ) بریده و پیچیده از پشم . (شرح قاموس ). قطعه یا پاره ای از پشم . (اقرب الموارد). پاره ٔ صوف . تکه ٔ پشم .
-
جفلة
لغتنامه دهخدا
جفلة. [ ج َ ل َ ] (ع اِ) درخت بسیاربرگ . درخت انبوه و پربرگ . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
جفلة
دیکشنری عربی به فارسی
شانه خالي کردن , بخود پيچيدن , دريع داشتن , مضايقه کردن , مضايقه , امساک
-
جستوجو در متن
-
بخود پیچیدن
دیکشنری فارسی به عربی
جفلة
-
دریع داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
جفلة
-
مضایقه
دیکشنری فارسی به عربی
احتياطي , جفلة
-
امساک
دیکشنری فارسی به عربی
امساک , جفلة
-
مضایقه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احتياطي , احسد , جفلة
-
شانه خالی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابن عرس , جفلة , سمن
-
جفل
لغتنامه دهخدا
جفل . [ ج ُف ْ ف َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ جافل . جُفّال جَفَلَة. گریزپایان . فراریان . || زودگذرندگان . چیزها و کسان ناپایدار وسپنجی . || مهاجران . کوچ کنندگان . (دزی ).
-
درخت
لغتنامه دهخدا
درخت . [ دَ / دِ رَ ] (اِ) ترجمه ٔ شجر. (آنندراج ). هر گیاه خشبی که دارای ریشه وتنه و ساقه و شاخه ها بود. شجر. نهال . (ناظم الاطباء).رستنی بزرگ و ستبر که دارای ریشه و ساقه و شاخه ها باشد. شجر که از دار ضعیف تر است . غالباً درخت به گیاهانی گویند که سا...