کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جفار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جفار
/jaffār/
معنی
عالِم جِفر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج َ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان ام الفخر بخش شادگان شهرستان خرمشهر. واقع در 13هزارگزی شمال خاوری شادگان . کنار راه اتومبیل رو اهواز به شادگان . دشت و گرمسیر است و سکنه ٔ آن 2239 تن است . آب آن از رودخانه ٔ جراحی و محصول آن غلات و خرما و شغ...
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج َ ] (اِخ ) موضعی است به مکه در آن موضع بسال هفتاد از هجرت جنگی سخت بوده است . (از منتهی الارب ).
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج ِ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) از ایام عرب جاهلی است و در آن میان بکربن وائل و تمیم بن مرّ جنگ واقع شده و قتادةبن مسلمة در آن جنگ عقال بن محمدبن سفیان بن مجاشع را باسیری گرفته . (معجم البلدان ):و یوم النسار و یوم الجفا -ر کانا عذابا و کانا غراما....
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج ِ ] (اِخ ) آبی است مر بنی تمیم را که ضبه آنرا ادعا میکند. (معجم البلدان ) : و هم وردوا الجفار علی تمیم و هم اصحاب یوم عکاظ انی ...شهدت لهم مواطن صالحات تنبیهم بود الصدر منی .نابغه ٔ ذبیانی (از عقد الفرید ج 6 ص 133).
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج ِ ] (اِخ ) از آبهای ضباب در برابر ضریه بفاصله ٔ سه شبانروز و آن از زمین حجاز است و آب آن مانند آب سماء است . (معجم البلدان ).
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج ِ ] (اِخ ) زمینی است در فاصله ٔ هفت روز میان فلسطین و مصر که از طرف شام «رفح » اول آن است و آخر آن «خشبی » است که به ریگهای تیه بنی اسرائیل پیوسته است . این سرزمین سراسر پوشیده از ریگ روان سفید است و در طرف غربی آن انعطافی بسوی دریای شام و ...
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج ِ ] (اِخ ) گویند موضعی است میان کوفه و بصره . (معجم البلدان ).
-
جفار
لغتنامه دهخدا
جفار. [ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جَفر و جُفرَة. رجوع به این دو کلمه شود.
-
جفار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] jaffār عالِم جِفر.
-
واژههای مشابه
-
بنات جفار
لغتنامه دهخدا
بنات جفار. [ ب َ ت ُ ج ِ ] (ع اِ مرکب ) صحرائی که در آن برکه های آب باشد. (از المرصع).
-
جستوجو در متن
-
فرما
لغتنامه دهخدا
فرما. [ ف َ رَ / ف َ ] (اِخ ) شهری است [ به مصر ] برکران دریای تنیس اندر میان ریگ جفار، و گور جالینوس آنجاست . (حدود العالم ). در اقلیم سوم است . طولش از مغرب 54 درجه و 40 دقیقه و عرضش 31 درجه و نیم ، و این نامی است یونانی . ابوبکر محمدبن موسی گوید: ...
-
عریش
لغتنامه دهخدا
عریش . [ ع َ ] (اِخ ) (الَ ...) شهری است که اولین عمل مصر از ناحیه ٔ شام بر ساحل دریای روم و در میان رمل و ریگستان بوده است . و در وجه تسمیه ٔ آن گویند آنگاه که برادران یوسف (ع ) بر اثر قحطسالی شام به مصر روی آوردند در این ناحیه از جانب مأموران یوسف...
-
ریگ
لغتنامه دهخدا
ریگ . (اِ) شن نرمی که حاصل شده است از تفتت سنگریزه ها. (ناظم الاطباء). رمل . سنگ که بر اثر سایش در جریان آب یا تفتیت به قطعات خرد یا بسیار ریز درآید آنچه را درشت تر باشد شن و آنچه را نرم و ریز باشد ماسه گویند : به صد پی اندر ده جای ریگ چون سرمه به ده...