کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جغل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جغل
لغتنامه دهخدا
جغل . [ ج ُ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش ق-ره آغاج شهرستان مراغه ، در 34هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 2هزارگزی شمال شوسه ٔ مراغه به میانه کوهستانی و هوای آن معتدل است و 890 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی...
-
واژههای مشابه
-
جِغِل
لهجه و گویش تهرانی
ریز نقش
-
جِغل بِغل،جِغل و پغل
لهجه و گویش تهرانی
قد و نیم قد، بچه ها
-
جغل مغل
لغتنامه دهخدا
جغل مغل . [ ] (اِ مرکب ) شکمبه . سیرابی . (دزی ).
-
جِغِل و پِغِل
فرهنگ گنجواژه
بچههای کوچک.
-
واژههای همآوا
-
جقل
لغتنامه دهخدا
جقل . [ ج َ ق َ ] (ع اِ) شغال . (دزی ).
-
جِغِل
لهجه و گویش تهرانی
ریز نقش