کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جغرافية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جغرافية
معنی
جغرافيا , جغرافي , علم جغرافيا , شرح
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جغرافية
دیکشنری عربی به فارسی
جغرافيا , جغرافي , علم جغرافيا , شرح
-
واژههای مشابه
-
جغرافیه
لغتنامه دهخدا
جغرافیه . [ ج ُ ی ِ ] (معرب ، اِ) علمی است که بدان علم هیأت ارض و اشکال اقالیم و ربعمسکون دانسته میشود. (آنندراج ). جغرافی . جغرافیا.
-
جستوجو در متن
-
جغرافیا
دیکشنری فارسی به عربی
جغرافية
-
جغرافی
دیکشنری فارسی به عربی
جغرافية
-
علم جغرافیا
دیکشنری فارسی به عربی
جغرافية
-
بارباروس
لغتنامه دهخدا
بارباروس . (اِخ ) رجوع به بابروس شود. (لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 2).
-
بارون
لغتنامه دهخدا
بارون . (اِخ ) رجوع به بارن و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 2 شود.
-
اطلانتیت
لغتنامه دهخدا
اطلانتیت . [ اَ ] (معرب ، اِ) آتلانتید در لهجه ٔ ترکی . رجوع به آتلانتید و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی شود.
-
الساس
لغتنامه دهخدا
الساس . [ اَ ] (اِخ ) رجوع به اَلزاس و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 1 ص 242 شود.
-
بشیر
لغتنامه دهخدا
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) از مشاهیر کیمیاگران اسلامی است . (473 هَ .ق ). رجوع به لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی ج 2 شود.
-
شرح
دیکشنری فارسی به عربی
اسطورة , اطروحة , بيان , تفسير , جغرافية , حکاية , رسم تخطيطي , شرح , ظرف , علاقة , قصة , لمعان , هامش , وصف
-
جغرافیان
لغتنامه دهخدا
جغرافیان . [ ج ُ ] (اِ) دانندگان علم جغرافیه ، یعنی دانندگان علم هیأت ارض و اشکال اقالیم و ربع مسکون . (غیاث ) (آنندراج ).
-
اغستوس
لغتنامه دهخدا
اغستوس . [ اُ غ ُ ] (معرب ، اِ) ماه هشتم سنه ٔ مسیحی که اوت و اوگوست گویند. (لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 1 ص 224).