کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جعفرآباد بالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زاویه ٔ جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ جعفرآباد. [ ی َ ی ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد. واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری هشجن و 24هزارگزی راه شوسه هروآباد به میانه . منطقه ٔ آن کوهستانی ، گرمسیر و مالاریائی است و دارای 125 تن سکنه ٔ کردی زب...
-
شاداب جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
شاداب جعفرآباد. [ج َ ف َ ] (اِخ ) دیهی است از دهستان ریوند، بخش حومه ٔشهرستان نیشابور، واقع در 6 هزارگزی جنوب باختری نیشابور. جلگه ای و معتدل است . 297 تن جمعیت دارد. آب آن از قنات ، و شغل اهالی آن زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ...
-
جعفرآباد خسرو بیک
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد خسرو بیک . [ ج َ ف َ دِ خ ُ رُ ب ِ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان بزچلو بخش وفس شهرستان اراک در پانزده هزارگزی باختر کمیجان . سکنه ٔ آن 45 تن و راه آن مالرو است و از خسروبیک با اتومبیل هم می توان رفت . (از فرهنگ جغرافیایی ای__ران ج 2).
-
جعفرآباد فتحعلی خانی
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد فتحعلی خانی . [ ج َ ف َ دِ ف َ ع َ ] (اِخ )دهی است از دهستان افشاریه بخش آوج شهرستان قزوین در 30هزارگزی شمال آوج و 2هزارگزی راه عمومی . آب و هوای آن معتدل است و سکنه ٔ آن 260 تن شیعی مذهب و ترکی و فارسی زبانند. آب آن از «خررود» و محصولات آن ...
-
جستوجو در متن
-
میان دربند
لغتنامه دهخدا
میان دربند. [ دَ ب َ ] (اِخ ) میان دربند و بالا دربند و زیر دربند، از بلوکات ولایت کرمانشاهان است . حد شمالی : کردستان . شرقی : سنقر. جنوبی : کرمانشاهان . غربی : قصر و ذناب است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ). نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان کرما...
-
اشکذر
لغتنامه دهخدا
اشکذر. [ اَ ک َ ذَ ] (اِخ ) یکی ازبخشهای یازده گانه ٔ شهرستان یزد است که در شمال باختر یزد واقع است و حدود و مشخصات آن بدین شرح است : حدود: از شمال و باختر به بخشهای خرانق اردکان و خضرآباد، از جنوب به بخش تفت و از خاور به بخش حومه ٔ یزد.وضع طبیعی : ا...
-
شمال
لغتنامه دهخدا
شمال . [ ش َ / ش ِ ] (ع اِ) بادی که از جانب دیار ثمود وزد، او ما استقبلک عن یمینک و انت مستقبل القبلة، یا آنکه مابین مطلع شمس و بنات نعش وزد و این صحیح است یا آنکه از مطلع بنات نعش تا جای سقوط نسر طائر. و شمال هم اسم باشد و هم صفت و به شب کمتر وزد و ...