کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جعبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جعبی
لغتنامه دهخدا
جعبی . [ ج َ بی ی ] (ع اِ) مورچه ٔ سرخ . ج ، جَعبیّات . (منتهی الارب ).
-
جعبی
لغتنامه دهخدا
جعبی . [ ج َ ع ِب ْ با ] (ع اِ) جعباء. رجوع به همین ماده شود.
-
جعبی
لغتنامه دهخدا
جعبی . [ ج ُ با ] (ع اِ) مورچه ٔ سرخ . ج ، جُعبَیات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی ٔ. [ ب ِءْ ] (ع اِ) ملخ . (منتهی الارب ).
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی . (اِخ ) شیخ مصطفی جابی حموی . یکی از بزرگان علما است . وی در علم تعبیر خواب و علم حروف تبحر داشت ،و در جامع شیخ ابراهیم در حماه تدریس میکرد و مردی پاکدامن و پرهیزکار بود. مولد او بسال 1294 هَ .ق . است . (از تاریخ حماة ص 186). او راست : دیوان مص...
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی . (اِخ ) نام یکی از سپاهسالاران است که در خدمت صاحب بن عباد بوده . رجوع شود به فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 141 و 166.
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی . (ع ص ) نعت فاعلی از جِبایه . فراهم آورنده ٔ باج . (منتهی الارب ). || آنکه خراج گرد کند. (مهذب الاسماء) . فراهم آورنده ٔ زکات و صدقه . عامل . ساعی . || (اِ) ملخ . (منتهی الارب ).
-
جابی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] jābi جمعکنندۀ باجوخراج.
-
جستوجو در متن
-
جعبیات
لغتنامه دهخدا
جعبیات . [ ج َ بی یا ] (ع اِ) ج َ جَعبّی . رجوع به همین ماده شود.
-
جعبیات
لغتنامه دهخدا
جعبیات . [ ج ُ ب َ ] (ع اِ) ج ِ جُعبی ̍. رجوع به همین ماده شود.
-
جعباء
لغتنامه دهخدا
جعباء. [ ج ِ ع ِب ْ با ] (ع اِ) کون و حلقه ٔ دبر. جعباءة. جعبی . (ناظم الاطباء).
-
جعباءة
لغتنامه دهخدا
جعباءة. [ ج ِ ع ِب ْ با ءَ ] (ع اِ) جعباء. کون و حلقه ٔ دبر. (ناظم الاطباء). رجوع به جعبی شود.
-
جعباة
لغتنامه دهخدا
جعباة. [ ج ِ ع ِب ْ با ] (ع اِ) کون و حلقه ٔ دبر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به جعبی شود.