کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جعبۀ سیاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جعبه ابزار
دیکشنری فارسی به عربی
صندوق العدة
-
جعبه مقوایی
دیکشنری فارسی به عربی
کارتون
-
جعبه اینه
دیکشنری فارسی به عربی
معرض
-
جعبه قرقره
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة
-
box zithers
مَعازف جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از مَعازف که محمل زههای آنها به شکل جعبه است متـ . زیترهای جعبهای
-
box girder, box beam
تیر جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که مقطع آن بهصورت مربع ساخته شود
-
rudder head bearing, steady block, deck stuffing box
جعبه آببندی سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جعبهای حاوی دو تکه چدن که داخل آن موادی برای آببندی سر محور سکان وجود دارد تا از ورود آب به سکان و خروج روغن از آن جلوگیری شود و سر محور سکان را در مقابل فشارهای وارد از دستهسکان حفظ کند
-
electric test box
جعبۀ برقآزما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] جعبهای قابلحمل که دارای جزء الکتریکی است و با آن مدارها و افزارههای برقی را در پایانهها و کارگاهها آزمایش میکنند
-
glove compartment, glovebox/ glove box
جعبه پیشخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صندوقچهای در پیشخوان/ داشبورد خودرو در سمت سرنشین برای قرار دادن وسایل کوچک موردنیاز در آن متـ . جعبه داشبورد
-
haulback block
جعبهقرقرۀ برگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جعبهقرقرهای که برای هدایت بافۀ برگشت به کار میرود
-
box fold
چین جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی شبیه به جعبه
-
زیترهای جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← مَعازف جعبهای
-
box normalization
بهنجارش جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بهنجار کردن تابع موج ذره بهطوریکه در جعبهای به حجم معین فقط یک ذره وجود داشته باشد
-
boxed-lunch catering
خدمات پذیرایی جعبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی خدمات پذیرایی که در آن مواد خوراکی شامل ساندویچ و سیبزمینی و میوه و دسر در جعبههای ازپیشطراحیشده گذاشته و سپس به محل مشتری رسانده میشود
-
saggar clay
رُس جعبۀ کوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] رُس دیرگدازی که در جعبۀ کوره به کار میرود و در برابر گرمایشها و سرمایشهای پیدرپی تاب میآورد