کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جعاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جعاف
لغتنامه دهخدا
جعاف . [ ج ُ] (ع ص ) سیلی که زمین را بکاود و همه چیز را ببرد. جاعف . (منتهی الارب ). سیل بنیان کن . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
جئاف
لغتنامه دهخدا
جئاف . [ ج َءْ آ ] (ع ص ) بسیارفریاد. (از منتهی الارب ).
-
جاعف
لغتنامه دهخدا
جاعف . [ ع ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از جَعف : سیل جاعف ، توجبه ؛ [ سیل ] که زمین بکاود و همه چیز را ببرد. (منتهی الارب ).
-
جائف
لغتنامه دهخدا
جائف . [ ءِ ] (ع ص ) از: جوف . ج ، جیفان . || جیفان الیمامه ، پنج موضع است چنانکه بیاید.