کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جشن و بریز و بپاش
فرهنگ گنجواژه
جشن.
-
ایین (جشن یاعیدی را) نگاه داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
احتفل
-
جستوجو در متن
-
celebrations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن ها، جشن، تجلیل، برگزاری جشن
-
جشنگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] jašngāh جای جشن؛ مجلس جشن؛ جایی که در آن جشن بگیرند.
-
celebration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن، تجلیل، برگزاری جشن
-
fetes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fetes، جشن، جشن گرفتن
-
feasts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن ها، جشن، ضیافت، عید، مهمانی، جشن گرفتن، عیاشی کردن
-
احتفال
دیکشنری عربی به فارسی
جشن , برگزاري جشن , تجليل , بزم , جشن وسرور , خوشي , شادي , جشن و سرور , مجلل , با شکوه
-
festivities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن ها، جشن و سرور، بزم، خوشی
-
feasted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن گرفتم، جشن گرفتن، عیاشی کردن
-
festivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن، جشن و سرور، بزم، خوشی
-
jubilation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن گرفتن، شادی، شادمانی، هلهله، جشن
-
feast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جشن، ضیافت، عید، مهمانی، جشن گرفتن، عیاشی کردن
-
طوی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹طو، توی› [قدیمی] toy ۱. جشن؛ شادی.۲. جشن عروسی.
-
پاْتَخْت
لهجه و گویش گنابادی
patakht در گویش گنابادی یعنی جشن نامزدی ، جشن عقدی