کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جسور کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جسور کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شجع
-
واژههای مشابه
-
دختر جسور
دیکشنری فارسی به عربی
بنت وقحة
-
ادم جسور و بی ادب
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
جستوجو در متن
-
embolden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشویق، تشجیع کردن، جسور کردن
-
emboldens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتش، تشجیع کردن، جسور کردن
-
emboldened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جالب است، تشجیع کردن، جسور کردن
-
emboldening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشویق، تشجیع کردن، جسور کردن
-
شیرک، شیرک کردن
لهجه و گویش تهرانی
جسور . تشجیح، شیر کردن
-
شجع
دیکشنری عربی به فارسی
تشجيع کردن , جسور کردن , صاحب اختيار و قدرت کردن , قدرت دادن , اختيار دادن , وکالت دادن , تشويق کردن , دلگرم کردن , تشجيح کردن , تقويت کردن , پيش بردن , پروردن , دل دادن , جرات دادن
-
شیرَک آویدن
لهجه و گویش بختیاری
širak âvidan شیر شدن، جسور شدن، نسبت به دیگرى احساس برترى کردن.
-
متجاسر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جسارت ورزیدن، گستاخ شدن، جسور شدن، متمرد شدن ۲. گردنکشی کردن، عاصی شدن، بیپروایی کردن
-
تجاسر
دیکشنری عربی به فارسی
يارا بودن , جرات کردن , مبادرت بکار دليرانه کردن , بمبارزه طلبيدن , شهامت , يارايي , جسور , متهور , جرات , پردلي
-
گستاخ گردانیدن
لغتنامه دهخدا
گستاخ گردانیدن . [ گ ُ گ َ دَ ] (مص مرکب ) جسور کردن . رو دادن . مأنوس کردن : ابوالفوارس او را بنواخت و گستاخ گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).