کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جست
/jast/
معنی
=جَستن
= جستوخیز: پرش؛ جهیدن و خیز برداشتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پرش، جهش، خیز
فعل
بن گذشته: جست
بن حال: جه
دیکشنری
dart, jump, quest, spring, vault
-
جستوجوی دقیق
-
جست
واژگان مترادف و متضاد
پرش، جهش، خیز
-
جست
لغتنامه دهخدا
جست . [ ] (اِ) اسم هندی روی است که به عربی شبه نامند. (فهرست مخزن الادویه ). روح توتیا.
-
جست
لغتنامه دهخدا
جست . [ ج َ ] (اِ) در جنگل شناسی به جوانه ها که روی ریشه ٔ درخت ها و درختچه ها میروید گفته میشود و آنرا ریشه جوش نیز گویند. برای تفصیل بیشتر رجوع به کتاب جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 1 ص 70، 71، 72 و 75 شود.
-
جست
لغتنامه دهخدا
جست . [ ج َ ] (مص مرخم ، اِمص ) جهیدن . (شرفنامه ). جهش . پریدن . (از فرهنگ فارسی معین ). جَستن : گورجست و گاوپشت و گرگ ساق و گرگ پوی تیزگوش و رنگ چشم و شیردست و پیل پای . منوچهری .شیر از درد و خشم یک جست کرد چنانکه بقفای پیل آمد. (تاریخ بیهقی ص 121)...
-
جست
لغتنامه دهخدا
جست . [ ج ُ ] (مص مرخم ، اِمص )جُستن . تفحص کردن . جست و جو. (از فرهنگ فارسی معین ). تفحص و تجسس و بحث . طلب . کاوش . تفتیش : ترا گر بدی فر و رای درست ز البرز شاهی نبایست جست . فردوسی .شکست آمد از ترک بر تازیان ز جست فزونی برآمد زیان . فردوسی .مرد دی...
-
جست
فرهنگ فارسی عمید
(بن ماضیِ جَستن، اسم مصدر) jast =جَستن= جستوخیز: پرش؛ جهیدن و خیز برداشتن.
-
جست
فرهنگ فارسی عمید
(بن ماضیِ جُستن، اسم مصدر) [قدیمی] jost =جُستن
-
جست
دیکشنری فارسی به عربی
ارجاع , صندتق النفايات , قفزة
-
واژههای مشابه
-
جَست
لهجه و گویش تهرانی
فاصله وسط طاق از سقف
-
جِست جِست زدن
لهجه و گویش تهرانی
جهیدن متوالی
-
gust tunnel
تونل جَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در آن مدل هواگَرد تحت جتهـای عمـودی (vertical jets) قـرار میگیرد تا جَستهای باد در هنگام پرواز واقعی بر روی آن شبیهسازی شود
-
coppice shoot
جَست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آنچه پس از قطع درخت از رویش جوانههای موجود در کُنده به وجود آید
-
gust
جَست 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] افزایش ناگهانی و کوتاهمدت سرعت باد
-
coppicing 1
جَستآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطع درختان پهنبرگ از نزدیک سطح زمین برای تولید جَست