کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جز خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عِز و جِز
لهجه و گویش تهرانی
التماس،زاری
-
جِز و چِز
فرهنگ گنجواژه
عز و جز، زاری و تضرع.
-
جِز و لابه
فرهنگ گنجواژه
عجز و ناله.
-
جِز و ناله
فرهنگ گنجواژه
زاری.
-
جِز و وِز
فرهنگ گنجواژه
صدای سوختن یا سرخ کردن، تب و تاب، لابه.
-
جِز و وِلِز
فرهنگ گنجواژه
جز و وٍز.صدای سرخ کردن
-
جز بلا زدن،الهی()بزنی
لهجه و گویش تهرانی
نفرین ،از ناراحتی بسوزی!
-
واژههای همآوا
-
جز خوردن،
لهجه و گویش تهرانی
سوختن، سرخ شدن.
-
جستوجو در متن
-
سَق زدن
لهجه و گویش تهرانی
با بی میلی خوردن،خوردن (نان و چیز های سفت)/پیشبینی بد کردن
-
hitting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه زدن، زدن، خوردن، خوردن به، اصابت کردن، به هدف زدن
-
حرام خوردن
لغتنامه دهخدا
حرام خوردن . [ ح َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) مال دیگری را بباطل خوردن . خوردن آنچه در شرع ممنوع است .
-
گساردن
فرهنگ فارسی معین
(گُ دَ) (مص م .) 1 - نهادن ، گذاشتن . 2 - خوردن ، خوردن شراب و غم .
-
hits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدید، اصابت، موفقیت، تصادف، ضرب، ضربت، نمایش یا فیلم پر مشتری، زدن، خوردن، خوردن به، اصابت کردن، به هدف زدن
-
دیر خوردن
لغتنامه دهخدا
دیر خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) مدتی پس از موقع معمول خوردن . خوردن بدانگاه که اشتها غالب بود : گرگلشکر خوری بتکلف زیان کندور نان خشک دیرخوری گلشکر شود.سعدی .