کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جزوه
/jozve/
معنی
۱. یک دسته کاغذ نوشتهشده یا چاپشده.
۲. کتابچه.
۳. دفترچه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دفترچه، رساله، کتابچه
دیکشنری
brochure, pamphlet
-
جستوجوی دقیق
-
جزوه
واژگان مترادف و متضاد
دفترچه، رساله، کتابچه
-
جزوه
فرهنگ فارسی معین
(جُ وِ) [ ع . جزوة ] (اِ.) 1 - دسته ای از کاغذ چاپ شده یا با دست نوشته شده . 2 - بخشی از کتاب . 3 - دفترچه .
-
جزوه
لغتنامه دهخدا
جزوه . [ ج ُزْ وَ / وِ ] (از ع ، اِ) واحد جزو. یک جزو از چندین جزو . || کتابچه . دفترچه . (ناظم الاطباء). بمعنی دفتر بر وزن غرفه و جمع آن جزوات بر وزن غرفات و در لغت موجود نیست . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 3). در تداول عامه بمعنی...
-
جزوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی] jozve ۱. یک دسته کاغذ نوشتهشده یا چاپشده.۲. کتابچه.۳. دفترچه.
-
جزوه
دیکشنری فارسی به عربی
دليل , کتيب
-
واژههای مشابه
-
جزوه کش
لغتنامه دهخدا
جزوه کش . [ ج ُزْ وَ / وِ ک َ / ک ِ ](نف مرکب ) کشنده ٔ جزوه . آنکه جزوه را بیرون آورد.
-
جزوه دان
لغتنامه دهخدا
جزوه دان . [ ج ُزْ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) خریطه . (یادداشت مؤلف ). آنچه دفترچه و جزوه در آن جای دهند. جعبه ای که جزوه های قرآن مجید در آن نهند. رجوع به جزودان شود.
-
جزوه دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی. فارسی] [قدیمی] jozvedān وسیلهای که پوشهها و دفاتر مربوط به یک موضوع را در آن میگذاشتند.
-
جزوه دان
دیکشنری فارسی به عربی
کتاب الجيب
-
واژههای همآوا
-
جذوه
فرهنگ فارسی معین
(جَ وَ یا وِ) [ ع . جذوة ] (اِ.) 1 - پارة آتش ، اخگر. 2 - پارة هر چیز.
-
جذوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جذوَة] [قدیمی] jazve اخگر؛ پارۀ آتش.
-
جستوجو در متن
-
pamphlets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزوه ها، جزوه، رساله چاپی