کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جزوری
لغتنامه دهخدا
جزوری . [ ج َ ] (اِخ ) لقب قیلة دختر عامربن مالک بن مصطلق بن سعدبن خزاعه . وی از جهت بزرگ تنی ملقب به جزوری شد. او مادر اسدبن هاشم بن عبدمناف و جده ٔ مادری فرزندان ابوطالب بن عبدالمطلب بود، زیرا مادر آنها فاطمه ٔ بنت اسد بود و هر کس که به وی منتسب با...
-
جزوری
لغتنامه دهخدا
جزوری . [ ج َ ] (ص نسبی ) منسوب است به جزور که بمعنای شتر کشتنی باشد. (از لباب الانساب ).