کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جزرة
لغتنامه دهخدا
جزرة. [ ج َ رَ ] (ع اِ) پاره ای از مال . (منتهی الارب ).
-
جزرة
لغتنامه دهخدا
جزرة. [ ج َ زَ رَ ] (اِخ ) لقب صالح حافظبن محمد است . (منتهی الارب ). صالح بن محمدبن عمروبن حبیب اسدی ، مکنی به ابوعلی . از ائمه ٔ اهل حدیث است . وی بسال 210 هَ . ق . در کوفه بدنیا آمد و در بغداد سکونت گزید و به شام و مصر و خراسان در طلب حدیث مسافرت ...
-
جزرة
لغتنامه دهخدا
جزرة. [ ج َ زَ رَ ] (ع اِ) یکی جَزور بمعنی گوسفند کشتنی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || گوسفند فربه . (از مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ) (دهار). یکی جَزَر بمعنی گوسفند فربه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || یکی از جَزَر بمعنی آداک . یعنی یک جز...
-
جزرة
لغتنامه دهخدا
جزرة. [ ج ُ رَ ] (اِخ ) سکری گوید:آبی است ازآن ِ بنی کعب بن عنبر. وی این موضوع را در شرح ابیات زیر که از جریر است بیان کرده : یا اهل جزرة لا علم فینفعکم او تنتهون فینجی الخائف الحذریا اهل جزرة انی قد نصبت لکم بالمنجنیق و لما یرسل الحجر.جریر (از معجم ...
-
جزرة
لغتنامه دهخدا
جزرة. [ ج ُ رَ ] (اِخ ) وادیی است میان کوفه و فید. (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (معجم البلدان ).
-
جزرة
لغتنامه دهخدا
جزرة. [ج ُ رَ] (اِخ ) موضعی است به یمامه . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (معجم البلدان ). و ابن حبیب گوید: جزره از اراضی کَریّة از بلاد یمامه است . (از معجم البلدان ) : فیالعبید حلفة ان خیرکم بجزرة بین الوعستین مقیم رجعتم و لم تربع علیه رکابکم کأنکم...
-
واژههای مشابه
-
صالح جزرة
لغتنامه دهخدا
صالح جزرة. [ ل ِ ح ِ ج َ زَ رَ ](اِخ ) رجوع به صالح بن محمدبن عمروبن حبیب ... شود.
-
واژههای همآوا
-
جذرة
لغتنامه دهخدا
جذرة. [ ج ُ رَ ] (اِخ ) ابن سیرة عتقی است . وی در فتح مصر حضور داشته است . (از لباب الانساب ).
-
جستوجو در متن
-
جزری
لغتنامه دهخدا
جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) صالح بن محمدبن عمرو، ملقب به جزرة و مکنی به ابوعلی حافظ. (از لباب الانساب ). و رجوع به جزرة شود.
-
یحیی آباد
لغتنامه دهخدا
یحیی آباد. [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) از دیه های طسوج جزره و جرکان (جهرود). (تاریخ قم ص 119).
-
یزدادی
لغتنامه دهخدا
یزدادی . [ ی َ ] (اِخ ) محمدبن زکریا... صعلوکی یزدادی ، مکنی به ابوبکر، از مردم نسف بود و از پدرش و نیز از ابوعبداﷲ مروزی و صالح بن محمد جزره و ابوخاتم بن حبان و جز آنان حدیث شنید. مرگ او به سال 344 هَ . ق . بود. (از لباب الانساب ).
-
جزور
لغتنامه دهخدا
جزور. [ ج َ ] (ع ص ، اِ) شتر کشتنی ومؤنث و مذکر در آن یکسان است یا خاص ناقه ٔ مجزوره است . و لفظ آن مؤنث است هرچند مقصود مذکر باشد. تقول : هذه الجزور. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتر کشتنی . (دهار). خصوص شتر که مؤنث و مذکر در آن یکسان است و ...