کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جروبحث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جروبحث
مترادف و متضاد
گفتگو، مباحثه، مجادله، مکابره
دیکشنری
negotiation
-
جستوجوی دقیق
-
جروبحث
واژگان مترادف و متضاد
گفتگو، مباحثه، مجادله، مکابره
-
واژههای همآوا
-
جر و بحث
فرهنگ واژههای سره
چرند و چار
-
جر و بحث
لغتنامه دهخدا
جر و بحث . [ ج َرْ رُ ب َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مجادله ٔ سخت در گفتار. مجادله . درازی و اطاله ٔ سخن و دلیل . (از یادداشت مؤلف ). و با شدن و کردن صرف میشود.
-
جر و بحث
فرهنگ گنجواژه
مشاجره، جر و بحث کردن، مجادله.
-
جستوجو در متن
-
یکی به دو کردن
واژهنامه آزاد
جرّوبحث کردن.
-
حرفوحدیث
واژگان مترادف و متضاد
گفتوگو، جرومنجر، جروبحث
-
مباحثه
واژگان مترادف و متضاد
بحث، جدل، جروبحث، صحبت، گفتگو، محاجه، مناظره
-
مخاطبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مخاطَبَة] [قدیمی] moxātebe ۱. با هم سخن گفتن؛ گفتگو کردن.۲. بازخواست کردن؛ جرّوبحث.
-
احتجاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ehtejāj ۱. دلیل آوردن.۲. [قدیمی، مجاز] جروبحث؛ جدال.
-
جدل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] jadal ۱. نزاع؛ جنگ؛ ستیزه.۲. کشمکش؛ جروبحث؛ بگومگو.
-
مجادله
واژگان مترادف و متضاد
آشوب، جدال، جروبحث، جنگ، خصومت، دعوا، ستیزه، کشمکش، مجادلت، مکاوحت، مناقشه، نزاع ≠ مصالحه
-
بیچونوچرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیحرف، بیبروبرگرد، بیگفتگو، بدون جروبحث ۲. قاطعانه، محکم ۳. مسلم، بدیهی، حتمی، بیشبهه
-
بگومگو
واژگان مترادف و متضاد
بحث، جدل، جروبحث، دعوا، گفتگو، مباحثه، مجادله، مرافعه، مشاجره، نزاع لفظی ≠ صلحوصفا