کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرم ناپیدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
high-technology crime
جُرم فنّاورانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرمی که ارتکاب آن به فنّاوری پیشرفته وابسته است و فرد مرتکب این نوع جرم یا از آن استفاده میکند یا عمدتاً آن را هدف قرار میدهد
-
statutory crime
جُرم قانونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] بهطور عام، هر جرمی که در احکام قانونی تعریف شده باشد
-
cathode scale
جِرم کاتدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل رسوب بر روی نقاط کاتدی براثر ترکیب کاتیونهای خاک و آب با محصولات کاتدی در فرایند خوردگی
-
جُرم کبیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] ← جُرم مستوجب مرگ
-
gravitational mass
جِرم گرانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خاصیتی که سبب میشود هر ماده بر مادۀ دیگر نیروی گرانشی وارد میکند
-
fouling
جِرمگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] [شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نشست و تجمع ذرات بر سطوح تبادلگر گرما [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] چسبیدن جانداران دریایی به بدنۀ شناور
-
scaling 4
جِرمگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] برداشتن و زدودن جِرم و سایر نهشتهها از روی سطوح دندانها
-
inertial mass
جِرم لَختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جرمی که مرتبط با خاصیتی از جسم است که براثر آن، جسم در برابر تغییر سرعت مقاومت میکند
-
invariant mass
جِرم ناوردا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجذور چاربردار انرژی ـ تکانۀ هر سامانۀ فیزیکی
-
crime analysis
تحلیل جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] به کار گرفتن نظاممند روشهای تحلیلی برای کشف بهموقع اطلاعات مربوط به الگوهای وقوع جرم و روند همبستگی متغیرها؛ این روشها به سه گروه اداری و راهبردی و راهکنشی تقسیم میشوند
-
biocrime
زیستجُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جُرمی که در ارتکاب آن از مواد زیستی از قبیل مواد شیمیایی و سمی و بیماریزا و نیز مواد ژنشناختی و بافتها و اندامگانهای دستکاریشده استفاده میشود
-
crime index
شاخص جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] مقیاسی برای اندازهگیری نرخ جرم که برای مقایسۀ جغرافیایی و تاریخی جرم به کار میرود
-
crime prevention
پیشگیری جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پیشبینی و تشخیص و ارزیابی خطر وقوع جُرم و اقدام برای از بین بردن یا کاهش آن
-
element of a crime
عنصر جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] هریک از ویژگیهای اساسی یک جرم خاص که از سوی قانون یا ازطریق آییننامه تعیین شده باشد
-
جرم نهادن
فرهنگ فارسی معین
(جُ. نَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) مجرم شناختن .