کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرغاتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرغاتو
لغتنامه دهخدا
جرغاتو. [ ج َ ] (اِ) بمعنی جرعه ریز است و آن جامی باشد که با آن دارو و امثال آن در گلوی اطفال ریزند. (برهان ) (از آنندراج ). چکه ریز. قطره چکان . (یادداشت مؤلف ). جرغتو. (برهان ). و رجوع به جرعه ریز و جرغتو شود.
-
جستوجو در متن
-
جرغتو
لغتنامه دهخدا
جرغتو.[ ج َ غ َ ] (اِ) به معنی جرغاتو است . به عربی بلبله گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جرعه ریز. (از برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). جُرعَتو. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع بجرغاتو و جرعه ریز شود.
-
جرعه ریز
لغتنامه دهخدا
جرعه ریز. [ ج ُ ع َ / ع ِ ] (اِ مرکب ) جامی باشد ناوچه دار و آن دو قسم بود: کوچک و بزرگ . با کوچک آن دارو و شربت و غیره در گلوی اطفال ریزند و با بزرگ آن زنان در حمام آب بر سر بریزند. (برهان ) (بهارعجم ) (ناظم الاطباء). جرغاتو. (آنندراج ) (برهان ). ||...