کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرعه جرعه نوشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرعه جرعه نوشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
درهم
-
جرعه جرعه نوشیدن
واژهنامه آزاد
غُلُپ غُلُپ نوشیدن.
-
واژههای مشابه
-
جرعة
لغتنامه دهخدا
جرعة. [ ج َ رَ ع َ ] (ع اِ) ریگ هموار نیکونبات آسان گذار. || زمین درشت که به ریگ ماند. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (آنندراج ). || ریگ توده که هیچ نروید بر وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ریگزاری که هیچ نروید و آب نگاه ندارد. (از متن ...
-
جرعة
لغتنامه دهخدا
جرعة. [ ج َ ع َ ] (ع مص ) یک آشام فروخوردن به یک بار. (منتهی الارب ). یک آشام فروخوردن آب به یک بار. (ناظم الاطباء). پردهان از آب و شراب را یک بار خوردن . جُرعَة. جِرعَة. (از متن اللغة). || (اِ) ریگ هموار نیکونبات آسان گذار یا زمین درشت که به ریگ مان...
-
جرعة
لغتنامه دهخدا
جرعة. [ ج ِ رَ ع َ ] (ع اِ) جَرَعَة. رجوع به این کلمه شود.
-
جرعة
لغتنامه دهخدا
جرعة. [ ج ُ رَ ع َ ] (ع اِ) جَرَعَة. (منتهی الارب ). رجوع به این کلمه شود.
-
جرعة
لغتنامه دهخدا
جرعة. [ ج ُ ع َ ] (ع مص )یک بار آشامیدن . (غیاث اللغات ) (از متن اللغة) (از المنجد) (از کشاف اصطلاحات الفنون ) (از اقرب الموارد)(از قطر المحیط). جِرعَة. جَرعَة. (متن اللغة) (از غیاث ) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). رجوع به کلمات مذکور شود . || (ا...
-
جرعة زائدة
دیکشنری عربی به فارسی
داروي بيش از حد لزوم , دواي زياد خوردن
-
جرعة الکحول
دیکشنری عربی به فارسی
خرخر , خرناس , طوفان شديد , وزش سخت , خرخر کردن , زکام داشتن
-
libation altar
بَروارۀ جرعهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی برواره، وابسته به سازههای مذهبی، برای پیشکش کردن نوشیدنیها یا مایعاتی مانند آب و شراب و روغن به خدایان
-
جستوجو در متن
-
swigs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسباب بازی ها، جرعه، جرعه طولانی نوشیدن، اشامیدن
-
swig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیغ کشیدن، جرعه، جرعه طولانی نوشیدن، اشامیدن
-
swigging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
swigging، جرعه طولانی نوشیدن، اشامیدن