کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرداح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرداح
لغتنامه دهخدا
جرداح . [ ج ِ ] (ع اِ) پشته ٔ زمین . جِرداحَة. (منتهی الارب ) (متن اللغة) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اِکام . (متن اللغة).
-
جستوجو در متن
-
جرداحة
لغتنامه دهخدا
جرداحة. [ ج ِ ح َ ] (ع اِ) پشته ٔ زمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (متن اللغة) (آنندراج ). جِرداح . (منتهی الارب ) (متن اللغة). رجوع به کلمه ٔ مذکور شود.
-
پشته
لغتنامه دهخدا
پشته . [ پ ُ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) مقداری که با پشت توان برداشت . هر چیز که بر پشت گیرند از هیمه و جز آن . کوله . کوله بار. بار : شب زمستان بود کپی سرد یافت کرمک شب تاب ناگاهی بتافت کپیان آتش همی پنداشتندپشته ٔ هیزم بدو برداشتند. رودکی (از کلیله و د...