کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرجومة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرجومة
لغتنامه دهخدا
جرجومة. [ ج ُ م َ ] (اِخ ) شهری است بر کوه لکام به مرز شام نزدیک معدن زاج که بین پیاس و بوقه بنزدیکی انطاکیه قرار دارد و مردم آنجا را جراجمه گویند وضع آنان در زمان استیلای رومیان چنین بود که بر جان خویشتن میترسیدند و مسلمانان از وضع آنان آگاه نبودند....
-
جستوجو در متن
-
جراجمه
لغتنامه دهخدا
جراجمه . [ ج َ ج ِ م َ ] (اِخ ) نام اهالی جُرجومَه که شهری است بر کوه لکام در مرز شام نزدیک انطاکیه آنجا که معدن زاج وجود دارد. (از معجم البلدان ، ذیل کلمه ٔ جرجومه ). شاید این همان کلمه ٔ جراجم باشد که در منتهی الارب بفتح جیم ضبط شده و آن را نام نبط...
-
جراجمة
لغتنامه دهخدا
جراجمة. [ ج َ ج ِ م َ ] (اِخ ) گروهی است از عرب به جزیره یا نبطیان شام اند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گروهی از تازیان در جزیره . (ناظم الاطباء). نبطیان شام را نیز جراجمه گویند. (ناظم الاطباء). قومی از مردم ایران که اسلام را پذیرفتند وبه الجزیره مهاج...