کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جربزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جربزه
/jorboze/
معنی
۱. توانایی انجام کاری؛ شایستگی؛ لیاقت.
۲. جرئت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. جرات، شهامت
۲. قابلیت، شایستگی، لیاقت
۳. زیرکی
دیکشنری
backbone, equal, mettle, part, ship _
-
جستوجوی دقیق
-
جربزه
واژگان مترادف و متضاد
۱. جرات، شهامت ۲. قابلیت، شایستگی، لیاقت ۳. زیرکی
-
جربزه
فرهنگ فارسی معین
(جُ بُ زِ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - زیرکی ، خدعه . 2 - توانایی برای انجام کاری .
-
جربزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: جربزَة، معرب، مٲخوذ از فارسی: گُربُز] jorboze ۱. توانایی انجام کاری؛ شایستگی؛ لیاقت.۲. جرئت.
-
جربزه
واژهنامه آزاد
جرئت
-
واژههای مشابه
-
جربزة
لغتنامه دهخدا
جربزة. [ ج َ ب َ زَ ] (ع مص ) کربز گردیدن . (منتهی الارب ). || فریبندگی و بازندگی و مقابل آن بلاهت است و وسط هر دو حکمت چنانچه در علم اخلاق مبین شده است . (از آنندراج ). فریفتن و گول زدن . (دزی ج 1 ص 181). || رفتن . || منقبض شدن . || ساقط گردیدن .(از...
-
جربزة
لغتنامه دهخدا
جربزة. [ ج ُ ب ُ زَ ] (معرب ، اِمص ) جربزه . کربزی . (یادداشت مؤلف ). || استعداد اداره کردن کار یا افراد مؤسسه یا اداره ای ، معرب از کربز و کربزی فارسی . (یادداشت مؤلف ). || فریبندگی . خباثت . (یادداشت مؤلف ).- باجربزه ؛ در تداول عوام ، یعنی آن ...
-
جُربُزه
لهجه و گویش تهرانی
توانایی، قدرت
-
جربزه دار
لهجه و گویش تهرانی
با جربزه،لایق
-
واژههای همآوا
-
جُربُزه
لهجه و گویش تهرانی
توانایی، قدرت
-
جستوجو در متن
-
بی عرضه
لهجه و گویش تهرانی
بی جُربُزه
-
بی بُته
لهجه و گویش تهرانی
بدون جربزه ،بیعرضه
-
عرضه
فرهنگ واژههای سره
چیرگی، شایستگی، نمایش، جربزه