کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جربادقان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جربادقان
لغتنامه دهخدا
جربادقان .[ ج ُ دَ / دِ ] (اِخ ) بظاهر معرب گلپایگان است و بصورتهای جرفادقان ، جرباذقان و جرپادقان در متون فارسی ضبط شده است . حمداﷲ مستوفی آرد: جربادقان از اقلیم چهارم است . طولش از جزایر خالدات فه لب (85 درجه و 32 دقیقه ) و عرض آن از خط استو الدم [...
-
جستوجو در متن
-
لالستان
لغتنامه دهخدا
لالستان . [ ل َ ] (اِخ ) نام کوهی به ولایت جربادقان . (نزهةالقلوب ص 220).
-
جرفادقان
لغتنامه دهخدا
جرفادقان . [ ج ُ دَ / دِ ](اِخ ) جربادقان . گلپایگان . رجوع به گلپایگان شود.
-
جرباذقان
لغتنامه دهخدا
جرباذقان . [ ج َ ذَ ] (اِخ ) نام بلده ای است بین استراباد و گرگان از نواحی طبرستان . (از معجم البلدان ) (از لباب الانساب ). رجوع به جربادقان شود.
-
قمرود
لغتنامه دهخدا
قمرود. [ ق ُ ] (اِخ ) (آب ...) آبی است که از کوه خانیسار [ خوانسار ] و لالستان به ولایت جربادقان [ گلپایگان ] برمیخیزد و بر جربادقان و قم میریزد و هرزه آبش به مفازه منتهی میشود. طولش سی فرسنگ باشد. (نزهة القلوب ج 3 ص 220).
-
خانیسار
لغتنامه دهخدا
خانیسار. (اِخ ) نام کوهی است بولایت گلپایگان که سرچشمه ٔ آب «قمرود» بدانجاست . حمداﷲ مستوفی آرد: «آب قمرود از کوه خانیسار و لالستان بولایت جربادقان برمیخیزد و بر جربادقان و قم میریزد و هرزه اش بمفازه منتهی میشود طولش سی فرسنگ باشد». (از نزهت القلوب چ...
-
صارم الدین
لغتنامه دهخدا
صارم الدین . [ رِ مُدْ دی ] (اِخ ) امیر محمد.وی بسال 742 هَ . ق . حاکم جربادقان (گلپایگان ) بوده است . رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 172 شود.
-
غارخوردگان
لغتنامه دهخدا
غارخوردگان . [ خ ُ دَ ] (اِخ ) نام محلی است در آذربایجان : شاه محمود هوس سلطنت کرده متوجه تبریز شد چون به نواحی جربادقان و در حوالی غارخوردگان نزول فرمود او را مرضی طاری شد و بالضرورة به اصفهان مراجعت کرد. (ذیل جامع التواریخ رشیدی چ طهران با تعلیقات ...
-
جرباذقان
لغتنامه دهخدا
جرباذقان . [ ج َ ذَ ] (اِخ ) نام بلده ای است نزدیک همدان که بین آنجا و کرج و اصفهان قرار داشته و شهری بزرگ و مشهور است و به فارسی آن را کرباذکان خوانند. (از معجم البلدان ) (از لباب الانساب ) : جرباذقان بلدةزرّت علی جید القبائح ارض یموت الحر فی ارجائه...
-
خانسار
لغتنامه دهخدا
خانسار. (اِخ ) ضبط دیگر «خوانسار» است و این ضبط را یاقوت در معجم و خواندمیر در حبیب السیر ج 3 ص 516 چ کتابخانه ٔ خیام آورده : «خانسار از اعمال جربادقان (گلپایگان )» و یاقوت آورد: احمدبن حسن بن احمدبن علی بن حصیب مکنی به ابوسعد خانساری منسوب به این نا...
-
طایفا
لغتنامه دهخدا
طایفا. [ ی ِ ] (اِخ ) جربادقانی محمدعلی . فرزند حاج محمدحسین ساکن جربادقان . جد اعلای ایشان ملا کمال الدین حسین در نجف اشرف ساکن بود، چون شیعه بود اهل روم آزار او میکردند به این سبب به جربادقان آمد. پادشاه دیندار شاه اسماعیل ماضی که به آنجا آمد از ای...