کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرادالبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرادالبر
لغتنامه دهخدا
جرادالبر. [ ج َ دُل ْ ب َرر ] (ع اِ مرکب ) ملخ بیابانی . مؤلف مخزن الادویه آرد: آن را به فارسی ملخ و بهندی تیدی بکسر تاء چهار نقطه هندی و سکون یاء مثناة تحتانیه و کسر دال چهار نقطه ٔ هندی گویند.ماهیت آن : حیوانی است معروف و مختلف الالوان با پاهای بس...
-
جستوجو در متن
-
جراد
لغتنامه دهخدا
جراد. [ ج َ ] (ع اِ) ملخ . (غیاث اللغات ) (دهار). ملخ و مؤنث و مذکر در آن یکسان است . (منتهی الارب ). ویکی آن «جرادة» است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (از ترجمان القرآن عادل ). جُراد. (زمخشری ). در کتب دارویی قدیم چنین تعریف شده است : بپارسی ملخ ...