کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جراثیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جراثیم
/jarāsim/
معنی
= جرثومه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جراثیم
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] جِ جرثومه .
-
جراثیم
لغتنامه دهخدا
جراثیم . [ ج َ ] (ع اِ) جرثومة به معنی اصل و بن هرچیز. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به جرثومه شود.
-
جراثیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جرثومَة] [قدیمی] jarāsim = جرثومه
-
جستوجو در متن
-
جرثوم
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ ع . ] 1 - (اِ.) اصل ، ریشه . 2 - خاک اطراف ریشة درخت . 3 - خانة مورچه . 4 - میکروب ، انگل . 5 - (ص .) اصیل ، نجیب . ج . جراثیم .
-
پاستریزه
لغتنامه دهخدا
پاستریزه . [ ت ُ زِ ] (فرانسوی ، مص ، اِ) گرم کردن آب جو و شراب و شیر و جزآن بنابر اصول علمی (پاستور) برای کشتن جراثیم تخمیری آن . || (ن مف ) مایعات که بر طبق اصول علمی میکربها و موجودات تخمیری آن از میان رفته باشد.
-
جرثومة
لغتنامه دهخدا
جرثومة. [ ج ُ م َ ] (ع اِ) اصل و بن هر چیز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (متن اللغة) (ناظم الاطباء). جُرثوم . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (متن اللغة). جُرثُمَة. (متن اللغة) (منتهی الارب ). ج ،جَراثیم . (منتهی الارب ) (متن اللغة). ...
-
غرغرة
لغتنامه دهخدا
غرغرة. [ غ َ غ َ رَ ] (ع مص ) به نیزه زدن در حلق . || آواز برآوردن گوشت وقت بریان کردن . (منتهی الارب ). || آب در گلو گردانیدن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) . ج ،غَراغِر، الغرغرة بالغراغر الباردة و الحارة. (دزی ). فارسیان تفریس کرده غراره گویند. (غ...