کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذیذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جذیذ
لغتنامه دهخدا
جذیذ. [ ج َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مکه . و بدین معنی بدون الف و لام است . (از شرح قاموس ) (ناظم الاطباء).
-
جذیذ
لغتنامه دهخدا
جذیذ. [ ج َ ] (ع اِ) پِست . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). پِست . و سویق . (ناظم الاطباء). سویق . (اقرب الموارد) (شرح قاموس ). و منه : سقاهم الجذیذ و الشراب اللذیذ. (از اقرب الموارد). جذیذة. || (ص ) بریده . (منتهی الارب ). فعیل به معنی مفعول است از ج...
-
واژههای همآوا
-
جزیز
لغتنامه دهخدا
جزیز. [ ج َ ] (ع ص ) بریده و فریزکرده شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مَجزوز. (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
جذیذة
لغتنامه دهخدا
جذیذة. [ ج َ ذی ذَ ] (ع اِ) پِست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پست و سویق . (ناظم الاطباء) (از شرح قاموس ). جذیذ. رجوع به جذیذ شود.
-
بریده
لغتنامه دهخدا
بریده . [ ب ُدَ / دِ ] (ن مف / نف ) مقطوع . قطعشده . (ناظم الاطباء). أجذّ. جَذیذ. جَزیز. صَریم . ضَنیک . قَطیل . مَجزوز. مَحذوذ. مَحذوف . مَشروص . مَصروم . مَفروض . مَفصول . مَقطول . مَمنون . مَنجوّ. موضَّع. هِبِرّ : که چون برد خواهد سر شاه چین برید...