کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جذوه
/jazve/
معنی
اخگر؛ پارۀ آتش.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جذوه
فرهنگ فارسی معین
(جَ وَ یا وِ) [ ع . جذوة ] (اِ.) 1 - پارة آتش ، اخگر. 2 - پارة هر چیز.
-
جذوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جذوَة] [قدیمی] jazve اخگر؛ پارۀ آتش.
-
واژههای مشابه
-
جذوة
لغتنامه دهخدا
جذوة. [ ج َوَ ] (ع اِ) پاره ٔ آتش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ) (ترجمان القرآن عادل ) (اقرب الموارد):...قال َ لاهله امکثوا انّی آنست ُ ناراً لعلّی آتیکم منها بخبر اَو جذوة من النار لعلکم تَصطلون . (قرآن ، 29/28). جِذوَة. جُذوة. (منتهی الا...
-
جذوة
لغتنامه دهخدا
جذوة. [ ج ِ وَ ] (ع اِ) جَذوة. (منتهی الارب ) (قطر المحیط) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به آن کلمه شود.
-
جذوة
لغتنامه دهخدا
جذوة. [ ج ُ وَ ] (ع اِ) جَذوة، به معنی پاره ٔ آتش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). و رجوع به جَذوة شود.
-
جَذْوَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
پاره ای - قطعه ای
-
واژههای همآوا
-
جزوه
واژگان مترادف و متضاد
دفترچه، رساله، کتابچه
-
جزوه
فرهنگ فارسی معین
(جُ وِ) [ ع . جزوة ] (اِ.) 1 - دسته ای از کاغذ چاپ شده یا با دست نوشته شده . 2 - بخشی از کتاب . 3 - دفترچه .
-
جزوه
لغتنامه دهخدا
جزوه . [ ج ُزْ وَ / وِ ] (از ع ، اِ) واحد جزو. یک جزو از چندین جزو . || کتابچه . دفترچه . (ناظم الاطباء). بمعنی دفتر بر وزن غرفه و جمع آن جزوات بر وزن غرفات و در لغت موجود نیست . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 3). در تداول عامه بمعنی...
-
جزوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی] jozve ۱. یک دسته کاغذ نوشتهشده یا چاپشده.۲. کتابچه.۳. دفترچه.
-
جستوجو در متن
-
جذاء
لغتنامه دهخدا
جذاء. [ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جَذوَة و جاذی و جَذاة و جِذوة و جُذوة. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). رجوع به کلمات مزبور شود.
-
جذی
لغتنامه دهخدا
جذی . [ ج ِ ذا ] (ع اِ) ج ِ جذوة به معنی پاره ٔ آتش . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجوع به جذوة شود.