کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جذور
لغتنامه دهخدا
جذور. [ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ جَذر. (منتهی الارب ). رجوع به جذر شود.
-
واژههای همآوا
-
جزور
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (اِ.) شتر.
-
جزور
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (اِ.) شتر.
-
جزور
لغتنامه دهخدا
جزور. [ ج َ ] (ع ص ، اِ) شتر کشتنی ومؤنث و مذکر در آن یکسان است یا خاص ناقه ٔ مجزوره است . و لفظ آن مؤنث است هرچند مقصود مذکر باشد. تقول : هذه الجزور. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتر کشتنی . (دهار). خصوص شتر که مؤنث و مذکر در آن یکسان است و ...
-
جستوجو در متن
-
جرباء
لغتنامه دهخدا
جرباء. [ ج َ ] (اِخ ) دختر عقیل بن علفة حارث مری . پدر وی از شاعران بزرگ دولت اموی بود و شعر نیکو میساخت و از اشراف و نجبای طائفه ٔ بنومرة بود که کسی را هم شأن و کفؤ خودنمیدانست چون نسب وی از هر دو سوی شریف بود و بزرگان قریش به مصاهرت با خانواده ٔ ...
-
جذر
لغتنامه دهخدا
جذر. [ ج َ ] (ع اِ) بن یا بن زبان . || نره . || مقابل مد. || بن گردن . || ج ، جُذور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اصل هر چیزی . (کشاف اصطلاحات الفنون ) (ذیل اقرب الموارد) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). و منه الحدیث : «ان الامانة نزلت فی جذر قلوب الر...