کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جد وجهد کردن نزاع کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جد و هزل
لغتنامه دهخدا
جد و هزل . [ ج ِدْ دُ هََ ](ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) حقیقت و مجاز. (از بیهقی ).
-
جد یا جده
دیکشنری فارسی به عربی
جد
-
جد و جهد
دیکشنری فارسی به عربی
مسعي
-
جد و امجد
لهجه و گویش تهرانی
نیاکان
-
جدّ و آباء
فرهنگ گنجواژه
اجداد ( که عوام جد و آباد تلفظ میکنند).
-
جد و آباد
فرهنگ گنجواژه
جد و آبا، اجداد
-
جد و امجد
فرهنگ گنجواژه
جد و آبا، اجداد
-
جِد و جَهد
فرهنگ گنجواژه
تلاش.
-
جد و زشت
فرهنگ گنجواژه
تلخ وناپسند
-
جد و ماجد
فرهنگ گنجواژه
نیاکان.
-
پدر درآوردن، پدر جد درآوردن.
لهجه و گویش تهرانی
بیرون آوردن پدر یا نیای دشمن از گور(جلوی چشم آوردن)
-
جستوجو در متن
-
کافح
دیکشنری عربی به فارسی
کوشيدن , کوشش کردن , جد وجهد کردن نزاع کردن
-
quarrelling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزاع، بحی کردن، نزاع کردن، دعوی کردن، ستیزه کردن
-
strove
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلاش کرد، کوشیدن، کوشش کردن، گستردن، سر و دست شکسن، جد و جهد کردن نزاع کردن
-
striven
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلاش کرد، کوشیدن، کوشش کردن، گستردن، سر و دست شکسن، جد و جهد کردن نزاع کردن