کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جداگلبرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جداگلبرگ
/jodāgolbarg/
معنی
ویژگی گیاهی که گلبرگهای آن از یکدیگر جدا باشد، مانندِ گل سرخ، گل نخود، و گل توتفرنگی؛ گشادهجام.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جداگلبرگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (زیستشناسی) jodāgolbarg ویژگی گیاهی که گلبرگهای آن از یکدیگر جدا باشد، مانندِ گل سرخ، گل نخود، و گل توتفرنگی؛ گشادهجام.
-
جستوجو در متن
-
Berberidaceae
زرشکیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از آلالهسانان به شکل درختچۀ خاردار یا بدون خار و جداگلبرگ
-
پروانه واران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) parvānevārān تیرهای از گیاهان دولپهای جداگلبرگ مانند باقلا و لوبیا که گلهای آنها شبیه بالهای پروانه است.
-
چلیپائیان
لغتنامه دهخدا
چلیپائیان . [ چ َ] (اِ) تیره ای از گیاهان گلدار دولپه ای و جداگلبرگ که گل شب بو نمونه ٔ کامل این تیره است . (از گیاه شناسی تألیف گل گلاب ص 207).
-
شمشیری
لغتنامه دهخدا
شمشیری . [ ش ِ / ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به شمشیر. || (اِ) قسمی گل . قسمی گیاه زینتی . (یادداشت مؤلف ).- شمشیریان ؛ تیره ای جزو رده ٔ دو لپه ای های جداگلبرگ است . شیمشیر. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کهتر
لغتنامه دهخدا
کهتر. [ ک ُ ت ُ ] (اِ) درختچه ای است در کارواندر نزدیک خاش و در ارتفاع 1400 گزی یافت شده است . هلو کوهی . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). درختی است از تیره ٔ ساپنداسه ها و از رده ٔ دولپه ایهای جداگلبرگ که در بلوچستان و اطراف خاش روید. (فرهنگ فارسی مع...
-
خرفه
فرهنگ فارسی معین
(خُ فِ یا فَ) [ معر. ] (اِ.) گیاهی است از تیره ای به نام خرفه ، جزو ردة جداگلبرگ ها، گلبرگ هایش سفید یا زرد و تخم های آن ریز و سیاه است . تخم آن در پزشکی به کار می رود. پرپهن ، فرفهن ، فرفین ، بوخله ، خفرج و بقلة الحمقاء نیز گویند.
-
شمشیر
لغتنامه دهخدا
شمشیر. [ ش َ ] (اِ) درختچه ای است از نوع گوشوارک و در جنگل ارسباران دیده می شود. (گااوبا). قاقلةالصغیرة. شوشمیره . (یادداشت مؤلف ). درختچه ای است از تیره ٔ شمشیریان جزو رده ٔ دو لپه ای های جداگلبرگ که در جنگلهای شمال ایران فراوان است . شیمشیر. تقیةا...
-
فنجیون
لغتنامه دهخدا
فنجیون . [ ف َ ] (معرب ، اِ) معرب لاتینی پنژیون . گیاهی است از تیره ٔ بیگزاسه از رده ٔ دولپه ای های جداگلبرگ . برگهایش منفرد و گلهایش دوپایه و میوه اش سته است . منشاءاین گیاه از جاوه و تمام اعضای آن سمی است . از دانه هایش عصاره هایی به دست می آورند ک...
-
ریزوفر
لغتنامه دهخدا
ریزوفر. [ زُ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) ریزوفرامانگل . چندل که درخت بومی افریقاست و موریانه آن را نمی خورد و برای مصرف ساختمان خریدار زیاد دارد. (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 286). درختی از رده ٔ دولپه ای های جداگلبرگ که دارای برگهای متقابل و ضخیم می باشد. برگ...
-
دولپه ای
لغتنامه دهخدا
دولپه ای . [ دُ ل َپ ْ پ َ ] (ص نسبی ) گیاه ذوفلقتین ، مانند لوبیا. (لغات فرهنگستان ). یکی از انواع گیاههای نهاندانگان که در داخل تخمکهای آن برگه ٔ مخصوصی به نام کارپل مخفی و پوشیده شده است و این زیر رده را از لحاظ ساختمان دانه و تعداد لپه های آن به ...
-
مصرور
لغتنامه دهخدا
مصرور. [ م َ ] (ع ص ) سرمازده از گیاه . || درکیسه نهاده و کیسه کرده شده . (ناظم الاطباء).- حافر مصرور ؛ سم تنک گرد یا ترنجیده . (از منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء) (آنندراج ). حافر مصطر. (منتهی الارب ).|| (اِ) گیاهی است از تیره ٔ بالانوفوراسه و از رده...
-
بلیله
لغتنامه دهخدا
بلیله . [ ب َ لی ل َ / ل ِ ](اِ) دوائی است قابض و طبیعت آن سرد و خشک است در دویم و سوم ، معرب آن بلیلج باشد. (برهان ). ثمر درختی که به هندی بهیرا گویند. (از غیاث ). درختی از نواحی حاره بومی هند، و میوه ٔ آن در طب بکار است (گااوبا).(یادداشت مرحوم دهخد...
-
عودالصلیب
لغتنامه دهخدا
عودالصلیب . [ دُص ْ ص َ ] (ع اِ مرکب ) دوائیست که آن را فاوانیا گویند. با هرکه باشد از زحمت صرع ایمن گردد. و بعضی گویند چوبی است که آتش بر آن کار نکند و هرچه بشکنند مربع برآید. و چوب سه گوشه را نیز گویند که در تعویذهای کودکان بر رشته کشند تا در خواب ...