کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدال کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جدال کردن
لغتنامه دهخدا
جدال کردن . [ ج ِک َ دَ ] (مص مرکب ) بحث . مناظره . گفتگو : ای حجت بقعه ٔ خراسان با دیو مکن جدال چندین .ناصرخسرو.
-
جدال کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نزاع
-
واژههای مشابه
-
جدال امیز
دیکشنری فارسی به عربی
مثير للجدل
-
لا جدال فيه
دیکشنری عربی به فارسی
بي چون و چرا , مسلم , غيرقابل بحث , محقق
-
غوغا و جدال
فرهنگ گنجواژه
سر و صدا و درگیری.
-
جَنگ و جدال
فرهنگ گنجواژه
درگیری.
-
جنگ و جدال و خونریزی
فرهنگ گنجواژه
مناقشه.
-
جستوجو در متن
-
مشاجره کردن
واژگان مترادف و متضاد
دعوا کردن، نزاع کردن، جر کردن، جدال کردن، ستیزیدن ≠ سازش کردن، مصالحه کردن
-
جرّ کاشتن
لهجه و گویش بختیاری
jarr kâštan جدال کردن، مشاجره کردن.
-
ممارات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مماراة] [قدیمی] momārāt جنگ کردن؛ جدال کردن؛ پیکار کردن.
-
درافتادن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) dar[']oftādan با کسی جنگ و جدال کردن؛ کشمکش کردن؛ ستیزه کردن.
-
brawling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی رحمانه، نزاع و جدال کردن، سروصدا کردن
-
brawled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، نزاع و جدال کردن، سروصدا کردن