کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جدائی
لغتنامه دهخدا
جدائی . [ ج ُ ] (حامص ) رجوع به جدایی شود.
-
واژههای مشابه
-
افسون جدائی
لغتنامه دهخدا
افسون جدائی . [ اَ ن ِ ج ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) افسونی که برای جدائی دو کس خوانند و آنرا به تازی دعاءالبغض گویند. (آنندراج ).
-
حروف جدائی
لغتنامه دهخدا
حروف جدائی . [ ح ُ ف ِ ج ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیشوندی که معنی تفریق و تفصیل دهد. (دستور جامع ص 805). و رجوع به حروف تفصیل شود.
-
اختلاف و جدائی
فرهنگ گنجواژه
مفارقت.
-
تَرک و جدائی
فرهنگ گنجواژه
دوری.
-
جستوجو در متن
-
حرمان و فراق
فرهنگ گنجواژه
جدائی.
-
غَریبی و فِراق
فرهنگ گنجواژه
جدائی و غربت.
-
فَصل و وَصل
فرهنگ گنجواژه
پیوند و جدائی.
-
ما و شما
فرهنگ گنجواژه
دوگانگی،جدائی. ما و شما نداریم= بهم نزدیکیم.
-
شِقَاقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شکاف - نفاق - نزاع - مشاجره - جدائي - قهر کردن
-
نفاق افکن
لغتنامه دهخدا
نفاق افکن . [ن ِ اَ ک َ ] (نف مرکب ) که میان دو کس جدائی افکند.
-
آموختگان
لغتنامه دهخدا
آموختگان . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) ج ِ آموخته : صعب است جدائی بهم آموختگان را.؟
-
مباراءة
لغتنامه دهخدا
مباراءة. [ م ُ رَ ءَ ] (ع مص ) برابری و نبرد نمودن . (آنندراج ). معارضه کردن و پیشی گرفتن . (از ناظم الاطباء). || صلاح کردن با زن خود بر جدائی . (آنندراج ). مفارقت کردن و از وی جدا شدن . مصالحه کردن با زن بر جدائی . (از ناظم الاطباء).