کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جحنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جحنة
لغتنامه دهخدا
جحنة. [ ج ُ ح َن ْ ن َ ] (ع ص ) زن بد در جماع کردن است .
-
جحنة
لغتنامه دهخدا
جحنة. [ ج ُ ن َ ] (ع اِ) کنه . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (شرح قاموس ). قُراد. (قطر المحیط).
-
واژههای همآوا
-
جهنة
لغتنامه دهخدا
جهنة. [ ج ُ ن َ ] (ع اِ) اول چهاریک اخیر از شب یا بقیه ٔ سیاهی آخر شب . (منتهی الارب ). ابدال جهمة است . (اقرب الموارد). رجوع به جهمة شود.