کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جحدم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جحدم
لغتنامه دهخدا
جحدم . [ ج َ دَ ] (اِخ ) ابن فضالة الجهنی . ابن مندة از طریق فرزندان مترجم روایت کند که بخدمت رسول (ص ) رسید و حضرت در حق وی دعا کرد ولی در سند روایت اشخاص مجهولی وجود دارند. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة شود.
-
جحدم
لغتنامه دهخدا
جحدم . [ ج َ دَ ] (اِخ ) غیرمنسوب و صحابی است . (از منتهی الارب ). او را با نبی اکرم (ص ) صحبتی بوده است . و روایت کند که رسول (ص ) گفت : «هرکس گوسفند خود را بدوشد و پیراهن و کفش خود را وصله کندو با نوکر خود غذا خورد و مایحتاج خود را خودش از بازار بخ...
-
جحدم
لغتنامه دهخدا
جحدم . [ ج َ دَ ](اِخ ) حمسی . درباره ٔ او روایتی نقل شده که بخدمت رسول (ص ) آمد و حضرت در حق وی دعا کرد. ممکن است این شخص همان جحدم جهنی باشد و روایت مذکور از دو طریق نقل شده باشد. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة شود.
-
جحدم
لغتنامه دهخدا
جحدم .[ ج َ دَ ] (اِخ ) جذیمی . از طایفه ٔ بنی جذیمه است . اموی در المغازی از ابن اسحاق آرد: وی از مردم بنی جذیمه است که به اسلام درآمدند. واقدی گوید: او از کسانی است از بنی جذیمة که بدست خالدبن ولید بقتل رسیدند. ولی واقدی تنها کسی است که او را جزء ک...
-
واژههای مشابه
-
ام جحدم
لغتنامه دهخدا
ام جحدم . [ اُم ْ م ِ ج َ دَ ] (اِخ )نام موضعی است در یمن . رجوع به معجم البلدان شود.
-
جستوجو در متن
-
غمیصاء
لغتنامه دهخدا
غمیصاء. [ غ ُ م َ ] (اِخ ) جایی است در بادیه ٔ عرب نزدیکی مکه که مسکن بنی جذیمةبن عامربن عبدمناةبن کنانه بود. خالدبن ولید در عام الفتح گروه بسیاری از ایشان را کشت ، رسول خدا گفت : «اللهم انی ابراء الیک مما صنع خالد». آنگاه بوسیله ٔ علی (ع ) دیه ٔ کشت...