کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جته
لغتنامه دهخدا
جته . [ ] (اِخ ) نام محلی است . رجوع به فهرست حبیب السیر چ خیام ج 3 شود.
-
جته
لغتنامه دهخدا
جته . [ ج َت ْ ت َ / ت ِ ] (اِ) حرامی . دزد. (از فرهنگ شعوری ) : همه خیل جغتای خوانش طفیل بر آهنگ جته برآراست خیل .هاتف (از شعوری ).
-
جستوجو در متن
-
توغلقتیمورخان
لغتنامه دهخدا
توغلقتیمورخان . [ ] (اِخ ) ابن ایملخواجه ٔبن دواخان که در دوران امیرتیمور گورکان در الوس جغتای جته پادشاه بود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 76 و 93 و صص 398-445 شود.
-
سارق اوغلان
لغتنامه دهخدا
سارق اوغلان . [ رِ اُ ] (اِخ ) از امرای مغول در قرن نهم هجری است . در حبیب السیر آمده : در همین ماه (شوال 824 هَ . ق .) شیر محمد اوغلان و سارق اوغلان وصدر الاسلام از مغولستان به آستان سلطنت میرزا الغبیک گورکان آمدند و نوازش بسیار یافتند. بعد از چند ر...