کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) ابوسعید. محدث است . وی از ابی الزیاد عبدالملک بن داود روایت کند و عبداﷲبن یوسف و دیگران از او روایت کنند. (از معجم البلدان ).
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) ابوقدامة. محدث است . وی از عقبةبن علقمة بیروتی و محمدبن حارث بیروتی روایت کند و صفوان بن صالح از او روایت دارد. (از معجم البلدان ).
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) اسماعیل بن حصین . محدث است . (از منتهی الارب ).
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) اسماعیل بن خضربن حسان ، مکنی به ابوسلیمان . محدث است . وی از اسرائیل بن روح و سویدبن عبدالعزیز و عمربن هاشم بیروتی و محمدبن یوسف فریایی و محمدبن شعیب بن سابور و حمزةبن ربیعة و محمدبن فدیک بن اسماعیل قیسرانی و عبیدبن حیان و ...
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) زیدبن القاسم السلمی . محدث است . وی از آدم بن ابی ایاس روایت کند و خیثمةبن سلیمان از او روایت دارد. (از معجم البلدان ).
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) عبیدبن حیان . محدث است . وی از مالک بن انس و اوزاعی و نظایر آنان روایت کند و صفوان بن صالح و عباس بن الولیدبن مزید البیروتی و ابوزرعة دمشقی از او روایت دارند. (از معجم البلدان ).
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب است به جبیل که بلدی است از بلاد ساحل شام . (از الانساب سمعانی ).
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ] (اِخ ) عبیدبن خیار. محدث است . (از منتهی الارب ).
-
جبیلی
لغتنامه دهخدا
جبیلی . [ ج ُ ب َ] (اِخ ) محمدبن حارث . محدث است . (از منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
حسن جبیلی
لغتنامه دهخدا
حسن جبیلی . [ ح َ س َ ن ِ ج ُ ب َ ] (اِخ ) رجوع به حسن بک جبلی شود.
-
حسن بک جبیلی
لغتنامه دهخدا
حسن بک جبیلی . [ ح َ س َ ب َ ج ُ ] (اِخ ) ابن طاهربن علی . او راست : «برهان البیان و بیان البرهان فی استکمال و اختلال دولة الرومان » ترجمه به عربی از مونتسکیو است . بخشی از آن در بولاق و بخشی در چاپ المدارس به سال 1293 هَ . ق . چاپ شده است .
-
جستوجو در متن
-
ابوسعید
لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) جُبَیلی . از مردم جُبیل بساحل شام . محدّث است .
-
ظفر
لغتنامه دهخدا
ظفر. [ ظَ ف َ ] (اِخ ) ابن احمدبن الحسین الجلیلی النیسابوری . از صوفیه ٔ کبار است و او به اصفهان رفت و درمحرم سال 382 هَ . ق . وفات کرد. حدیث کرد احمدبن الحسین جبیلی النیسابوری : قدم علینا... حدیث کرد ما راابوجعفر محمدبن الحسن بن علی بن عمار المؤدّب...