کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبهه سائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جبهه سائی
لغتنامه دهخدا
جبهه سائی . [ ج َ هََ / هَِ ] (حامص مرکب ) استدعای از روی عجز و فروتنی . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
جبهة
لغتنامه دهخدا
جبهة. [ ج َ هََ ] (ع اِ) جبهه . پیشانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). میان دو ابرو تا ناصیه . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). چکاد. (نصاب ). رخساره . (شرفنامه ٔ منیری ). سجده جای از روی . ج ، جِباه . (آنندراج ) (مهذب الاسماء): الذین یکنزون...
-
جبهة
دیکشنری عربی به فارسی
پيشاني , جلو , پيش
-
Algieba
جبهه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارۀ دوتایی شامل یک غول از ردۀ ک1 با قدر 2/6 و یک غول از ردۀ جی7 با قدر 3/5، واقع در فاصلۀ تقریبی 76 سال نوری از زمین که با تناوبی تقریباً 600 ساله دور یکدیگر میگردند
-
front
جبهه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقۀ گذر بین دو تودۀ هوا با چگالیهای مختلف
-
equatorial front
جبهۀ استوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← جبهۀ درونحارّهای
-
diffuse front
جبهۀ پخشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جبههای که تغییرات دما و سمت و سرعت باد در دو سوی آن ضعیف است
-
gust front
جبهۀ جَستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مرزی که برونشارش هوای سرد توفان همرفتی را از هوای گرم و مرطوب سطح زمین جدا میکند
-
dry front
جبهۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط خشک
-
frontogenetical/ frontogenetic
جبههزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مربوط به جبههزایی
-
frontogenesis
جبههزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. شکلگیری اولیۀ یک جبهه یا منطقۀ جبههای 2. عموماً افزایش گرادیان افقی خواص تودههوا، بهویژه چگالی آن و گسترش سیماهای مربوط به میدان باد که یک جبهه را مشخص میکند
-
frontolysis
جبههزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. واپاشی یک جبهه یا منطقۀ جبههای 2. عموماً کاهش گردایان افقی خواص تودههوا، بهویژه چگالی آن و واپاشی سیماهای میدان باد مربوط به جبهه
-
coastal front
جبهۀ ساحلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقۀ جبههای میانمقیاس کمعمق، نوعاً کمتر از یک کیلومتر، همراه با تغییر آشکار راستای چرخندی باد و تباین شدید گرما
-
cold front
جبهۀ سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جبهۀ ناهمرسیده یا بخشی از آن که به گونهای حرکت میکند که هوای سردتر جانشین هوای گرمتر میشود