کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آفلیون
لغتنامه دهخدا
آفلیون . (اِ) شیح جبلی .
-
فطری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به فطرَة) [عربی: فطریّ، مقابلِ اکتسابی] fetri ذاتی؛ طبیعی؛ جبلی.
-
ریشه والا
لغتنامه دهخدا
ریشه والا. [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) اسم فارسی سنبل جبلی است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به سنبل جبلی شود.
-
فلمون
لغتنامه دهخدا
فلمون . [ ] (اِ) حبق جبلی ، یا فودنج جبلی . (فهرست مخزن الادویه ). پودنه یا پودینه ٔ کوهی . رجوع به پودنه و پودینه شود.
-
ذاتی
واژگان مترادف و متضاد
جبلی، خداداده، طبیعی، غریزی، فطری
-
مکتسب
واژگان مترادف و متضاد
اکتسابی، بهدستآمده، کسبشده ≠ فطری، جبلی
-
inhered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذاتا، چسبیدن، ذاتی بودن، جبلی بودن، ماندگار بودن
-
ذاتی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ذات) [عربی. فارسی، مقابلِ عرضی] zāti غریزی؛ طبیعی؛ جبلی؛ فطری؛ گوهری.
-
inbred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inbred، غریزی، جبلی، ذاتی، فطری
-
inheres
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزه است، چسبیدن، ذاتی بودن، جبلی بودن، ماندگار بودن
-
طوطاق اغریون
لغتنامه دهخدا
طوطاق اغریون . [ اِ ] (معرب ، اِ مرکب ) به یونانی حماض بری است و جبلی را نیز گفته اند و سلق بری و سلق جبلی نیز گفته اند،و معروف نزد اهل شیراز باطلیموس است . (فهرست مخزن الادویه ). حماض جبلی است و آن نوعی از سلق بری بود. (اختیارات بدیعی ). حماض جبلی ا...
-
فطری
واژگان مترادف و متضاد
اصلی، جبلی، خداداده، ذاتی، طبیعی، غریزی ≠ صناعی
-
هلیمو
لغتنامه دهخدا
هلیمو. [ هََ ] (اِ) سلق جبلی . (مخزن الادویه ).
-
آزاددارو
لغتنامه دهخدا
آزاددارو. (اِ مرکب ) سلق جَبلی ، و بیخ آن را حلیمو گویند.
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) بجلی . رجوع به اسماعیل جبلی شود.