کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زعرور جبلی
لغتنامه دهخدا
زعرور جبلی . [ زُ رِ ج َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تفاح بری است و الج نیز خوانند و آرونیا و ذوثلاث حبات نیز خوانند. رجوع به اختیارات بدیعی ، ماده ٔ قبل و زعرور شود.
-
زاب جبلی
لغتنامه دهخدا
زاب جبلی . [ ب ِ ج َ ب َ ] (اِخ ) رجوع به زاب ، در قاموس الاعلام ترکی و همین لغت نامه شود.
-
سرو جبلی
لغتنامه دهخدا
سرو جبلی .[ س َرْ وِ ج َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ناژ. (زمخشری ). عرعر. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به سرو شود.
-
قرصعنه ٔ جبلی
لغتنامه دهخدا
قرصعنه ٔ جبلی . [ ق َ ص َ ن َ / ن ِ ی ِ ج َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به قرصعنه شود.
-
حبق جبلی
لغتنامه دهخدا
حبق جبلی . [ ح َ ب َ ق ِ ج َ ب َ ] (اِ مرکب ) فلفلمویة.
-
جبلی (جابعللی)
دیکشنری فارسی به عربی
غريزي
-
ابراهیم بن شاذ جبلی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم بن شاذ جبلی . [ اِ م ِ ن ِ ذِ ج َ ب َ ] (اِخ ) مکنی به ابواسحاق . از مردم جبل فضه ٔ هرات . پس از تحصیل علم در هرات به بغداد رفت و در آنجا بتدریس پرداخت . او ازمحمدبن عبدالرحمن سامی هروی و دیگران روایت دارد.
-
هی هی جَبَلی قُمقُم
لهجه و گویش تهرانی
گداها با گفتن آن از کوزه ای که روی زمین گذاشته بودند آب فواره میزد
-
فطری و جِبِلی
فرهنگ گنجواژه
ذاتی.
-
ذاتی و جبلی
فرهنگ گنجواژه
فطری، نهادی.
-
جستوجو در متن
-
jubili
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جبلی
-
کوه مانند
دیکشنری فارسی به عربی
جبلي
-
لدنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به لدن) [عربی: لدنیّ] ladonni جبلی؛ فطری.
-
کوهستانی
دیکشنری فارسی به عربی
جبل , جبلي
-
غریزی
واژگان مترادف و متضاد
جبلی، ذاتی، طبیعی، فطری