کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جبله
لغتنامه دهخدا
جبله . [ ] (اِخ ) شهری است که یک جانب او دریای روم بود و سه جانب دیگر خرماستانها و زیتون بسیار دارد. (نفائس الفنون ).
-
جبله
لغتنامه دهخدا
جبله . [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی کریب بن قیس بن حجربن وهب بن ربیعةبن معاویة الاکرمین . ابن شاهین و طبری او را درشمار رجال خود آورده اند و ابن فتحون و ابوموسی او را استدراک کرده اند. (از الاصابة فی تمییز الصحابة).
-
جبله
لغتنامه دهخدا
جبله . [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن حارث بن جبلةبن حارث بن جبلة. از ملوک غسانیان است که مدت سی وچهار سال به کامرانی سلطنت کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 262).
-
جبله
لغتنامه دهخدا
جبله . [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) بدون نسب است . بخاری گوید او را با پیغمبر (ص ) مصاحبتی بود. ابن سیرین مرسلاً از او روایت کند. بعقیده ٔ من [ صاحب الاصابه ] این شخص همان جبلةبن عمرو انصاری است . ابن السکن گوید او را از صحابه دانسته اند ولی از رسول (ص ) ر...
-
جبله
لغتنامه دهخدا
جبله . [ ج َ ب َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کهنه ٔ شهرستان سبزوار در بخش جغتای . این ده در ده هزارگزی جنوب باختری جغتای و 1500گزی جنوب مالرو عمومی شریف آباد قرار دارد و محلی کوهستانی و سردسیر است . 322 تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات تأمین میشود و...
-
جبله
لغتنامه دهخدا
جبله .[ ج ِ ل َ ] (اِخ ) (ذو...) یاقوت آرد: شهری است در یمن که در زیر جبل صَبِر قرار گرفته و آن را «ذات النهرین » نامند. این شهر از حیث نزهت و پاکیزگی از بهترین شهرهای یمن است . علی بن محمدبن زیاد مازنی گوید ذوجبلة تحت فرمانروایی منصوربن مفصل یکی از ...
-
واژههای مشابه
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ] (اِخ ) ابن الحرث . رجوع به جبلةبن حارث بن ثعلبة شود.
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ] (اِخ ) از قرای ولایت جوین از محال خراسان است . در کوهپایه قرار دارد و از آب قنات مشروب میشود. (از مرآت البلدان ج 4 ص 213).
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ] (اِخ ) ابن اثیم ، مکنی به ابوالصهباء. تابعی است .
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی سفیان بصری .شیخ طوسی او را در شمار رجال شیعه آورده و گوید، ازعلی بن ابی طالب (ع ) روایت کند. (از لسان المیزان ).
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی سلیمان ، مکنی به ابوعاصم . از تابعین است .
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی کرب . محدث است . (منتهی الارب ).
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن اعین جعفی . طوسی او را در شمار رجال شیعه آورده و گوید: درسال 125 هَ . ق . درگذشته است . (از لسان المیزان ).
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن الایهم . جبلة الغسانی آخرین تن از پادشاهان غسانی است . وی قسمتی از عمر خود را در جاهلیت گذراند و پس از ظهور اسلام در زمان خلیفه ٔ دوم به مکه آمد و اسلام آورد، سپس مرتد شد و از مکه به شام و از آنجا به قسطنطنیه فرار کرد...