کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبرییل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جبرییل
معنی
(جِ رَ) [ عبر. ] (اِ.) = جبراییل :یکی از فرشتگان مقرب .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جبرییل
فرهنگ فارسی معین
(جِ رَ) [ عبر. ] (اِ.) = جبراییل :یکی از فرشتگان مقرب .
-
جستوجو در متن
-
جبرئیل
لغتنامه دهخدا
جبرئیل . [ ج َ رَ ] (اِخ ) نام فرشته ٔ وحی . (از منتهی الارب ). نام فرشته مقرب . (مهذب الاسماء). فرشته ای است که پیک حضرت است . (ترجمان علامه جرجانی ). پیر چهل ساله . جوهر اول . هیولائی اول . سبز کبوتر. طوطی سدره نشین . طاوس عرش . عاشرنه تخته عاج . ر...