کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جبال
/jebāl/
معنی
= جبل
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جبال
فرهنگ فارسی معین
(جِ) [ ع . ] (اِ.) جِ جبل ؛ کوه ها.
-
جبال
لغتنامه دهخدا
جبال . [ ج ِ ] (اِخ ) این کلمه بر سرزمین طبرستان اطلاق میشده است ، چنانکه ملوک آن سرزمین را ملوک جبال میگفته اند. رجوع به جبال شود. - ملوک جبال ؛ ملوک جبال همان ملوک باوند هستند که بر طبرستان حکومت میکردند. مؤلف حبیب السیر آرد: ذکر کمیت زمان سلطنت ...
-
جبال
لغتنامه دهخدا
جبال . [ ج ِ ] (اِخ ) بنا به آنچه در قاموس کتاب مقدس آمده بر دو موضع اطلاق شود:1 - موضع غیر معروف در فلسطین . (مزامیر 83:7). 2 - شهرهایی که مجاور اورشلیم و در طرف جنوب آن واقعند. (لوفا 1:39) (از قاموس کتاب مقدس ).
-
جبال
لغتنامه دهخدا
جبال . [ ج ِ ] (اِخ ) قوهستان . مؤلف معجم البلدان آرد: جائی که به این نام شهرت دارد ناحیه ای است که از یکجانب بنواحی هرات پیوسته و از آنجا امتداد یافته تا بنهاوند و همدان و بروجرد می پیوندد. این ناحیه بین هرات و نیشابور قرار دارد و در عهد عثمان بن ع...
-
جبال
لغتنامه دهخدا
جبال . [ ج ِ ] (اِخ ) مؤلف حدودالعالم آرد: ناحیتی است . مشرق وی بعضی از حدودپارس است و بعضی از بیابان کرکس کوه و بعضی از خراسان و جنوب وی حدود خوزستان است و مغرب وی بعضی از حدود عراق است و بعضی از حدود آذربادگان و شمال وی کوه دیلمان است و این [ ناحی...
-
جبال
لغتنامه دهخدا
جبال . [ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جبل . کوهها. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ِ جبل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (غیاث اللغات ). زمینهای بلند و بزرگ . (از منتهی الارب ) : و تکون الجبال کالعهن المنفوش...
-
جبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جَبَل] jebāl = جبل
-
واژههای مشابه
-
جِبَالَ
فرهنگ واژگان قرآن
کوهها
-
سلسله جبال
فرهنگ واژههای سره
رشته کوه ها
-
جبال استوریاس
لغتنامه دهخدا
جبال استوریاس . [ ج ِ ل ِ اَ ] (اِخ ) سلسله کوههایی است در شمال اندلس . و رجوع به الحلل السندسیه ج 1 صص 317 - 318 شود.
-
جبال بارز
لغتنامه دهخدا
جبال بارز. [ ج ِ ل ِ رِ ] (اِخ ) رجوع به جبال البارز شود.
-
جبال بلغار
لغتنامه دهخدا
جبال بلغار. [ ج ِل ِ ب ُ ] (اِخ ) کوهستانی است که نهر آتل از آنجا سرچشمه میگیرد. (از حبیب السیر چ 1 تهران خاتمه ص 410).
-
جبال خمور
لغتنامه دهخدا
جبال خمور. [ ج ِ ل ِ ؟ ] (اِخ )نام کوهستانی است که سلاطین غور آنرا مأمن و پناهگاه خویش قرار داده بودند. سلاطین غور آغاز کارشان چنین بود که : زمانی که فریدون بر ضحاک تازی غالب گشت و جمعی از اولاد ضحاک طالب مأمنی شدند که آنرا مستحکم سازند و از دستبرد...
-
جبال دیلم
لغتنامه دهخدا
جبال دیلم . [ ج ِ ل ِ دَ ل َ ] (اِخ ) نام سلسله ٔ کوهستانی است که در تقسیمات جغرافیائی قدیم جزء اقلیم چهارم بوده است . رجوع به مقدمه ٔ ابن خلدون ص 64 س 12 و ترجمه ٔ مقدمه ٔ ابن خلدون ج 1 ص 143 شود.