کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جا و منزل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جا و منزل
لهجه و گویش تهرانی
مسکن
-
جا و منزل
فرهنگ گنجواژه
ماوا.
-
واژههای مشابه
-
جا به جا
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: yâbeyâ طاری: yâbeyâ طامه ای: yâbeyâ طرقی: yâbeyâ کشه ای: yâbeyâ نطنزی: yâbeyâ
-
جا به جا
لهجه و گویش تهرانی
فوراً
-
گرده جا
لغتنامه دهخدا
گرده جا. [ گ ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ساحتی مدور. فضایی کوچک تر از میدان . جای گرد.
-
nanovoid
نانوتهیجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] فضای خالی در مقیاس نانو که بهصورت حباب یا حفره یا تَرَک در مواد ذرهای یا فاز جامد ظاهر میشوند
-
وعده جا
لغتنامه دهخدا
وعده جا. [ وَ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) وعده جای .
-
آرام جا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آرامجای› [قدیمی] 'ārāmjā جای آرمیدن؛ جای آسایش: ◻︎ پرستش کنم پیش یزدان به پای / نبیند مرا کس به آرام جای (فردوسی۲: ۱۵۷۵).
-
vacancy, Schottky defect
تهیجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نقصی در شبکۀ بلور که با جابهجایی اتم از جایگاه شبکهایاش پدید میآید
-
refuge 1
پناهجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] گذرگاهی در وسط سوارهرو برای توقف ایمن عابر پیاده در هنگام عبور
-
almost everywhere, AE
تقریباًهمهجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← تقریباًهمه
-
stall 1
دامجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] قسمت تفکیکشده در جایگاه دام که در آن گاوها یا اسبها میایستند یا دراز میکشند
-
reservation
ذخیرۀ جا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نگهداری جا در هواپیما از طرف شرکت هواپیمایی براساس درخواست مسافر
-
جا خوردن
فرهنگ فارسی معین
(خُ دَ) (مص ل .) یکه خوردن ، تعجب کردن .