کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جایی
/jāyi/
معنی
مستراح؛ مبال؛ مبرز؛ بیتالخلا؛ خلا؛ آبشتنگاه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
restroom, somewhere, toilet
-
جستوجوی دقیق
-
جایی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) مستراح .
-
جایی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] jāyi مستراح؛ مبال؛ مبرز؛ بیتالخلا؛ خلا؛ آبشتنگاه.
-
واژههای مشابه
-
homotopy
همجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
یک جایی
لغتنامه دهخدا
یک جایی . [ ی َ / ی ِ ] (ق مرکب ) یک جا. کلاً. تماماً. همه را با هم . (یادداشت مؤلف ).- یک جایی خریدن ؛ یک جا و تمام و کلی خریدن چیزی : آذوقه ٔ سال را یک جایی می خرند. (یادداشت مؤلف ).
-
displacement
جابهجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی، فیزیک] [روانشناسی] سازوکاری دفاعی که در آن عاطفۀ فرد از تصور یا موضوعی خاص معطوف به تصور یا موضوعی دیگر میشود [فیزیک] هرگونه حرکت ذره یا جسم از یک نقطۀ فضا به نقطۀ دیگر
-
همه جایی
دیکشنری فارسی به عربی
امر اعتيادي , عادي
-
جایی که
دیکشنری فارسی به عربی
حيثما
-
یک جایی
دیکشنری فارسی به عربی
في مکان ما
-
جایی ماندن
واژهنامه آزاد
حضور داشتن در مکانی غیر از خانه
-
نانیک جایی
واژهنامه آزاد
گیاهی است خوردنی که فقط در فصل بهار بیشتر مناطق بلوچستان رویش می کند.
-
commutative group
گروه جابهجایی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← گروه آبلی
-
movement group
گروه جابهجایی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهناوها و نیز یگانهای بارگیریشده که عازم محل قرار در منطقۀ هدف میشوند
-
movement control team
گروه واپایش جابهجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یگانهایی که بهطور غیرمتمرکز مسئولیتهای جابهجایی شامل هدایت و نظارت بر کارکنان و تجهیزات و نیز هماهنگی انتقال سوخت و آب را بهصورت منطقهای یا در نقاط کلیدی مسیر برعهده دارند
-
movement credit
مجوز جابهجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجوزی که به یک یا چند وسیلۀ نقلیه داده میشود تا تحت نظارت و در زمان مقرر، براساس دستورعملِ جابهجایی، در مسیری مشخص حرکت کنند