کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جایگاه تولید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
place of articulation
جایگاه تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] محلی در مجرای آوایی که با ایجاد گرفتگی در آن، آوا تولید میشود
-
واژههای مشابه
-
locus 1
جایگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] محل ویژۀ ژن بر روی فامتن
-
lodge, loge (fr.)
جایگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] محل ممتاز و خاص در سالن نمایش
-
position 1
جایگاه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] موقعیت یک آرایه نسبت به آرایهای دیگر در رتبۀ بالاتر
-
restriction site
جایگاه برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] توالی نوکلئوتیدی خاص که با یک دروننوکلئاز ویژهبُر شناسایی و بریده میشود
-
propeller post,screw post, body post
جایگاه پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش پیشین قاب سکان که محور پروانه از آن عبور میکند و پروانه بر روی آن نصب میشود
-
house 2
جایگاه تماشاگران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] بخشی از تماشاخانه که تماشاگران در آن مینشینند
-
rudder post, stern post, stern frame
جایگاه سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محلی که از اتصال پاشنۀ شناور به سکان به وجود میآید
-
sanctuary 4
جایگاه مقدس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کل یا بخشی از یک مکان دارای تقدس
-
جایگاه گرفتن
لغتنامه دهخدا
جایگاه گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) موضع گرفتن در میدان جنگ . مستقر شدن . استقرار یافتن . جایگزین شدن : گرفتند بر میمنه جایگاه زمین سربسر گشت از آهن سیاه .فردوسی .
-
جایگاه نشست
لغتنامه دهخدا
جایگاه نشست . [ هَِ ن ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نشستن گاه . تخت . سریر. کرسی . صندلی : از آن پس شهنشاه یزدان پرست بخاک آمد از جایگاه نشست . فردوسی .کمر بسته و گرز شاهان بدست بیاراسته جایگاه نشست . فردوسی .بکش کرده دست و سرافکنده پست همی رفت تا...
-
رضوان جایگاه
لغتنامه دهخدا
رضوان جایگاه . [ رِض ْ ] (ص مرکب ) بهشت مقام . خلدآشیان . اصطلاحی است که پس از نام مرده آرند، مانند خلدآشیان . (یادداشت مؤلف ). دعای خیر برای مردگان ، یعنی جای او در بهشت باد. (ناظم الاطباء).
-
جایگاه بلند
دیکشنری فارسی به عربی
مقعد
-
جایگاه ارکست
دیکشنری فارسی به عربی
اورکسترا