کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاکسو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جاکسو
/jāksu/
معنی
=چاکسو
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جاکسو
لغتنامه دهخدا
جاکسو. (اِ) بهندی تشمیزج است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به تشمیزج شود.
-
جاکسو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) jāksu =چاکسو
-
جستوجو در متن
-
جخجس
لغتنامه دهخدا
جخجس . [ ج َ ج َ ] (اِ) جاکشو که داروئی است بزرگتراز عدس و شفاف و لغزنده و در داروهای چشم داخل کنند. جخچن . (ناظم الاطباء). رجوع به جاکسو و جخجن شود.
-
جخجن
لغتنامه دهخدا
جخجن . [ ج َ خ ِ ] (اِ) جاکشو را گویند. (برهان ) (آنندراج ). و آن دانه ای باشد سیاه و روشن و لغزنده و نرم که در داروهای چشم بکار برند و بر وزن مخزن و گوزن هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). تشمیزج . جاکسو. چاکسون . جخجس . (ناظم الاطباء). جَخِچن . چشم...
-
جاکشو
لغتنامه دهخدا
جاکشو. (اِ) دانه ای باشد از عدس بزرگتر و پوست آن سیاه و روشن و شفاف و لغزنده و نرم بود. و آن را در داروهای چشم بکار برند و جاکسو با سین بی نقطه هم درست است . (برهان ). و باشین و بای فارسی بهتر است . که چاکهای چشم را چون بر آن بپاشند از چرک و ریم پاک ...
-
چشام
لغتنامه دهخدا
چشام . [ چ َ] (اِ) دانه ای باشد سیاه و لغزنده که آن را در داروهای چشم بکار برند. (برهان ). دانه ای باشد سیاه بمقدار عدسی که آنرا چون بپزند و نیک صلایه کرده در چشم کشند که درد میکند، بغایت مفید آید، و چون بر جراحت مادرزاد بپاشند نیک شود. و آنرا چاکسو ...
-
بشمه
لغتنامه دهخدا
بشمه . [ ب َ م َ / م ِ ] (اِ) بشم . بشیمه . پوستی که هنوز آنرا دباغت نکرده باشند. (برهان ) (از جهانگیری ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). پوست خام که آنرا سیرم گویند. (سروری ) (شعوری ج 1 ورق 196). پوست خام پیراسته . [ ظ. نه پیراسته ] که آنرا سیرم نیز گ...