کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاپا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جاپا
/jāpā/
معنی
۱. ردِپا.
۲. اثر.
۳. جایی که پا بگذارند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
foothold, footing, purchase
-
جستوجوی دقیق
-
footprint 2, contact patch 2
جاپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] ناحیۀ تماس تایر با زمین که شامل نواحی چسبیده و خالی رویۀ تایر است
-
جاپا
لغتنامه دهخدا
جاپا. (اِ مرکب ) جای پا. اثر. ایز. ردپا.
-
جاپا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جای پا› jāpā ۱. ردِپا.۲. اثر.۳. جایی که پا بگذارند.
-
جاپا
دیکشنری فارسی به عربی
خطوة
-
جاپا
لهجه و گویش تهرانی
رد پا:جا پا رو بتکون! شوخی با کسی که از سلمانی آمده
-
واژههای مشابه
-
footprint area
سطح جاپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] مساحت جاپا برحسب واحد سطح
-
developed footprint width
بیشینۀ پهنای جاپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] حداکثر عرض جاپای تایر در شرایط مشخص اندازهگیری
-
developed footprint length
بیشینۀ طول جاپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] حداکثر طول جاپا در جهت حرکت محیطی تایر در شرایط مشخص اندازهگیری
-
جستوجو در متن
-
footrest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پای راست، زیر پایی، جاپا
-
steppingstone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگ زیر پا، جاپا
-
footsteps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پای پیاده، گام، جای پا، رد پا، قدم، گام برداری، جاپا، پی
-
خطوة
دیکشنری عربی به فارسی
جاي پا , ردپا , جاپا , پي , گام , قدم , گام برداري , برداشت کردن , رفع کردن , عزل کردن , صداي پا , پله , رکاب , پلکان , رتبه , درجه , قدم برداشتن , قدم زدن , پاگذاشتن , راه رفتن , لگد کردن