کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاهلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جاهلی
/jāheli/
معنی
۱. مربوط به عهد جاهلیت.
۲. (حاصل مصدر) نادانی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جاهلی
لغتنامه دهخدا
جاهلی . [ هَِ ] (حامص ) نادانی . نابخردی . کودنی : آری بجاهلی نتوان کرد مهتری . فرخی .هر آنکس که عیبش نگویند پیش هنر داند از جاهلی عیب خویش .سعدی .
-
جاهلی
لغتنامه دهخدا
جاهلی . [ هَِ ] (ص نسبی ) منسوب بجاهلیت . آنکه یا آنچه در عهد جاهلیت بوده است . - عهد جاهلی ؛ دوره ٔ عرب قبل از اسلام .
-
جاهلی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به جاهل) [عربی. فارسی] jāheli ۱. مربوط به عهد جاهلیت.۲. (حاصل مصدر) نادانی.
-
واژههای مشابه
-
جاهلی کردن
لغتنامه دهخدا
جاهلی کردن . [ هَِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جوانی کردن . خود را به جوانی زدن . خویشتن را جاهل و جوان نمودن . نادانی ناشی از شباب : چگونه پیر جوانی و جاهلی نکنددر این قضیه که گردد جهان پیر جوان .سعدی .
-
جستوجو در متن
-
چاهالی
واژهنامه آزاد
از جاهلی به معنی جهل و نادانی گرفته شده است.
-
داش داش
لهجه و گویش تهرانی
نام آهنگ ونوعی رقص جاهلی با آن آهنگ .
-
وائل
لغتنامه دهخدا
وائل . [ ءِ ](اِخ ) ابن مران بن جعفی . از قحطان ، جدی است جاهلی .
-
روبج
لغتنامه دهخدا
روبج . [ ب َ ] (اِخ ) لقب بعضی از اجداد عرب جاهلی است . و رجوع به روبجی شود.
-
زباد
لغتنامه دهخدا
زباد. [ زَ ] (اِخ ) ابن کعب جاهلی است . (منتهی الارب ) (تاج العروس ).
-
شعثة
لغتنامه دهخدا
شعثة. [ش ُ ث َ ] (اِخ ) ابن زهیر. جاهلی است . (منتهی الارب ).
-
ابوداود ایادی
لغتنامه دهخدا
ابوداود ایادی . [ اَوو دِ اِ ] (اِخ ) حارثةبن حجاج . شاعری جاهلی است .
-
ثوب
لغتنامه دهخدا
ثوب . [ ث َ ] (اِخ ) ابن النار. شاعری جاهلی است . (تاج العروس ).
-
عروان
لغتنامه دهخدا
عروان . [ ع ُرْ ] (اِخ ) ابن جشم بن عبدشمس وائل بن الغوث . از اجداد جاهلی است . رجوع به عروانی شود.