کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جانپناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جانپناه
مترادف و متضاد
۱. پناهگاه، سنگر
۲. آلونک، کلبه، ماوا
دیکشنری
parapet
-
جستوجوی دقیق
-
جانپناه
واژگان مترادف و متضاد
۱. پناهگاه، سنگر ۲. آلونک، کلبه، ماوا
-
جانپناه
لهجه و گویش تهرانی
میله های آجری دور بام
-
واژههای همآوا
-
جان پناه
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِمر.) 1 - پناه جان ، محافظ جان . 2 - موضعی از خاک که سرباز در پناه آن بتواند عملیات نظامی کند؛ پناهگاه .
-
جان پناه
لغتنامه دهخدا
جان پناه . [ جام ْ پ َ ] (اِ مرکب ) پناه جان . محافظ جان . آنچه جان را نگاهدارد : گفت هین اکنون چه میخواهی بخواه گفت فرما باد را ای جان پناه . مولوی . || (اصطلاح نظامی ) گودالی که هنگام تیراندازی در زمین کنند تا از آسیب گلوله ٔدشمن مصون باشند : ساخته...
-
جان پناه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) jānpanāh ۱. سنگر؛ پناهگاه.۲. جایی که کسی در پناه آن قرار گیرد و جان خود را از چنگ دشمن حفظ کند.
-
جان پناه
واژهنامه آزاد
محافظ جان، پناهگاه.
-
جستوجو در متن
-
آلونک
واژگان مترادف و متضاد
بیغوله، جانپناه، زاغه، کلبه، کومه
-
سنگر
واژگان مترادف و متضاد
۱. پناهگاه ۲. جانپناه ۳. موضع مبارزه
-
سرپناه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقامتگاه، مسکن ۲. پناهگاه، مامن، حفاظ، جانپناه ۳. خانه، کاشانه، خانهمحقر، آلونک، کلبه
-
حصار
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرچین، جدار، چپر، دیوار، محجر، نرده ۲. بارو، باره، برج، حصن، دژ، سور، قلعه، کوت ۳. صیصه، معقل ۴. محدودیت، حصر ۵. پناهگاه، جانپناه