کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جانور افت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
موی حساس جانور (مثل موی سبیل گربه)
دیکشنری فارسی به عربی
لامسة
-
خو گرفتن(جانور و گیاه به اب و هوای جدید)
دیکشنری فارسی به عربی
تاقلم
-
باغ وحش(-) پیشوند بمعنی حیوان - جانور و متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
حديقة الحيوانات
-
کاسه یا لا ک محافظ جانور (مثل کاسه لا ک پشت)
دیکشنری فارسی به عربی
صدفة
-
جستوجو در متن
-
آفات
دیکشنری عربی به فارسی
جانوران موذي , جانور افت , حشرات موذي
-
ذخیرة
لغتنامه دهخدا
ذخیرة. [ ذَ رَ ] (ع اِ) الفغده . چیز الفنجیده . پستا. نهاده . برنهاده .یخنی . بئرة. بؤرة. بئیرة. پس انداز. پس اوکند. پس افت . پس افکند. ذُخر. پس انداز. اندوخته . پستائی . چیز نهان کرده . آنچه نگاهداشته شود برای روزی . آن چیز که نگاهداشته شود که وقتی...